خاکسپاری شهدای گمنام تعظیم شعائر الهی و شکر نعمت

 ۱۳۸۹/۰۴/۱۲

بسم الله الرحمن الرحیم

اقتضای زمان و مکان این را می طلبد که جملاتی را راجع به مراسم تدفین شهدای بزرگوار در این مرکز علمی مهم (دانشگاه امیر کبیر) خدمتتان عرض کنم. اینجا یک محیط علمی است و دانشگاه محل تضارب افکار است لذا جا دارد که بالاخره ما دلیل علمی، قرآنی، روایی و عقلی خودمان را برای این کار بیان کنیم. بحث من بیشتر یک بحث فقهی و دینی است تا بحثی سیاسی. یعنی اگر فقیهی بخواهد بر مَسند افتاء بنشیند چه فتوایی می تواند بدهد؟ مباح است، مکروه است، مستحب است یا واجب؟ منتها قبل از اینکه ادله خود را خدمت شما عزیزان و فرهیختگان عرض کنم نکته ای را بیان می کنم.
شهدا مربوط به همه ملت ایران هستند. واقع مطلب این است که سرمایه‌های ملی کشور هستند و مربوط به هیچ خط فکر و جناح خاصی نیستند. هر کسی در این مملکت دارد از این امنیت و امکانات استفاده می کند، ثمره مجاهدت های شهداست. پس فراجناحی هستند. هیچ کس سعی نکند شهدا را فقط به گروه و فکر و سلیقه خودش بچسباند. بله، افتخاری است که هر کس خودش را بیشتر خدمتگزار بداند. اما شهید منحصر به یک گروه خاص نیست.
اما چرا این کار (خاکسپاری شهدای گمنام در دانشگاه) را می کنیم؟ من ادله ام را نقل می کنم، بعد شما می توانید رد کنید یا نقد کنید. یک بحث طلبگی و دانشجویی است. فرض کنید از یک مجتهد استفتاء کرده اند و او می خواهد فتوا بدهد. از کانال‌های متعددی می شود بحث را بررسی کرد:
1- این کار تعظیم شعائر الهی است.
شعار به فارسی یعنی نشانه و علامت. به چیزهایی که افراد را به یاد خدا می‌اندازد می‌گویند «شعائر الهی». تکریم شهید  شعار الهی است. به یادآورنده نام و ذکر خداست. و این تعظیم و تکریم واجب است به مقتضای آیه «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ» [سوره حج، آیه 32] یعنی تعظیم شعائر الهی از تقوای قلب است. تحصیل تقوای قلب هم به نص قرآن واجب است. «اِتَّقوُا الله» پس تعظیم شعائر هم واجب می‌شود. این صغری، کبری و آن هم نتیجه. اما صغری یک توضیحی نیاز دارد که تدفین شهدا چگونه تعظیم شعائر محسوب می‌شود؟ در ادامه توضیح می دهم.
در آیه دیگر دارد که «لا تُحِلّوا شعائرَ الله» [سوره مائده، آیه 2] یعنی احترام آن چیزهایی را که مردم را به یاد خدا می اندازد و پرچم و نشانه های دین هستند، از بین نبرید. روایت صحیحه داریم از امام صادق علیه السلام به نقل از معاویه بن عمار که ایشان فرمودند: «ایها الناس من کان عنده سعةً فلیُعَظِّم شعائرَ الله» [در کتاب فروع کافی، وسائل ج10 ص98]  یعنی ای مردم اگر قدرت دارید در تعظیم و بزرگداشت شعائر الهی کوشش کنید. بزرگ بشمارید نشانه های یاد خدا را.
حالا یکی می پرسد آیا از فقها هم کسی قائل به وجوب هست؟ چون شنیدم بعضی دنبال استفتاء هستند. من یک فحصی کردم از قدما.
اولا :
ببینیم تدفین شهدا از مصادیق شعائر الله محسوب می‌شود یا نه؟
ثانیاً :
ببینیم نظر فقهای قدیم چیست؟
«انّ کلَّ شیءٍ کان علامةً علی دین الله و مَظهراً للشریعة
المحمدیة و دلیلاً و مُعَرِّفاً للاسلام و مُنادیاً الی الله و رسوله و مُعلِناً لکتاب الله و لسنّة نبیّه و موریاً سیماءَ الاسلام و القرآن یکون فی ارتکاز المُتَشَرِّعَة من قبیل شعائر الله» هر چیزی که نشانه و معرفی کننده‌ای دین خدا باشد و اگر کسی به آن نگاه کند آن چیز منادی خدا باشد (‌نه منادی کفر و شیطان) و باعث علنی شدن احکام الهی بشود و نشان دهنده‌ی سیمای اسلام و قرآن باشد، همه اینها در ارتکاز دیندارها از شعائر الله است. و تشییع، تدفین، تعظیم، مزار درست کردن و فاتحه خواندن بر شهید و بالاتر از اینها ادامه دادن راه شهید مصداق شعائر الهی است.
چند تا مثال هم از علما بزنم. مرحوم سید رضی راجع به کلمه لا اله الا الله می فرماید: «هذه الکلمة و ما یتبعها من شعائر الاسلام»  لااله الا الله و ذکرهای دیگر از شعائر اسلام هستند.
در جمله دیگر دارد که: «الصلاة افضل شعائر الاسلام و اظهر معالم الایمان»
شهید اول (ره) میفرماید: «یجوز تعظیم المؤمن بما جرت به عادت الزمان لدلالة العمومات علیه و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب، و من یعظم حرمات الله فهو خیر له عند ربه» بزرگداشت چه زنده چه مرده (چه برسد به شهید) به شکل بزرگداشت های سنتی هر زمانی جایز است به خاطر اینکه عمومات قرآن دلالت بر جواز می‌کند. به استناد این دو آیه.
در کتاب فوائد الایام ص8 فرموده اند که تعظیم مؤمن و کشته راه خدا واجب است مطلقاً.
میرزای قمی در غنائم الایام ج1، مقدس اردبیلی در زبدة البیان ص286، محقق نراقی در فوائد الایام ص8، همه به وجوب تعظیم شعائر الهی اشاره کرده و برخی هم گفته اند مستحب است.
من شهدایی را می شناختم که از لحاظ تحصیلی، پیشرفت و رفاه از ما خیلی جلوتر بودند. ما کسانی داشتیم که رتبه های ممتاز کنکور را داشتند. کسانی را داشتیم که جزء نخبه ها بودند. کسانی را داشتیم که 5 روز بود ازدواج کرده بودند. و رفتند جبهه و شهید شدند. مرحوم شهید آفرند چیزی حدود دو ماه بود که ازدواج کرده بود و رفت شهید شد. مرحوم ابراهیم زاده یا ابراهیمی از شهر کرد وقتی تشییع جنازه اش رفتیم، پدرش گفت حاج آقا پسر من دو ماه بود که ازدواج کرده بود و هر چه گفتیم بمان تا یک سامانی بگیری، به ما گفت که بالاخره داستان حفظ عزت و شرف اسلام و مسلمان هاست، امنیت نظام اسلامی و مملکت تشیع و مملکت امام زمان بستگی به رفتن جبهه ماها دارد. لذا ما با خانواده های متعددی از این شهدا آشنا بودیم که زمینه پیشرفتشان از ما هم بیشتر بود ولی همه چیزشان را در طبق اخلاص گذاشتند و در راه خدا دادند. ما کمترین کاری که می توانیم بکنیم این است که از اینها و خانواده هایشان تجلیل کنیم.
2- شکر نعمت واجب است.
 «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» اگر قسمت دوم آیه نبود ممکن بود از «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ » استفاده استحباب شود. اما به خاطر اینکه «وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» می توان گفت که کفران نعمت از گناهان کبیره است. یکی از سخت ترین ملاکها برای گناه کبیره این است که خدای تعالی برای گناهی وعده عذاب داده باشد. پس چون کفران نعمت عذاب شدید دارد، قرینه مقابله اش که شکر نعمت باشد واجب می شود. شکر چیست؟ شکر فقط به زبان نیست. یکی از مراتب شکر، شکر زبانی است. خدایا این که این نظام، امنیت، آرامش، دین، پیشرفت و این عزت را نصیب جامعه اسلامی کرده ای شاکریم. یکی از مصادیق شکر، این است که انسان نسبت به کسانی که ولی نعمت هستند، شکرگزار باشد. در یک سری روایات گروههایی را به عنوان ولی نعمت های ما معرفی کرده اند. یکی از آنها فقرا هستند. در روایت هست که مردم فقرا ولی نعمت شما هستند. پرسیدند یابن رسول الله چرا اینگونه است؟ فرمودند چه بسا این روزیی که خدا به شما می دهد صدقه سری فقرا باشد. به آنها نمی‌دهد چرا که می خواهد جامعه را امتحان کند. آنها را با تنگدستی و شما را با دارایی امتحان کند. روزیی که شما می‌خورید صدقه‌ی سر فقراست.
در جاهای دیگر دارد شهدا و مجاهدین ولی نعمت شما هستند، آن وقت که چشم های شما خواب است و چشم هایی از مرزهای اسلامی محافظت می کنند. یعنی نعمتی که خدا به ما داده به خاطر اینهاست. ما اگر همه جوانیمان را به پای خدمت و ترویج افکار و اهداف اینها بگذاریم، باور کنید کار زیادی نکرده ایم. شهدا به گردن همه ما حق دارند.
و تدفین شهدا مصداق شکر و تجلیل است. در عرف همه حتی غیر مسلمانها، بارگاه و مزار از مصادیق تجلیل است.
3- دلیل سوم مفید موارد دیگر هم هست.
بعضی‌ها می‌گویند جمکرانی که مردم به آنجا می روند امام زمان دستور ساختش را در خواب داده یا بیداری؟ آنهایی که می‌گویند در بیداری، باید سند بیاورند و می گویند فلانی از فلانی همینطور نقل کرده که آقای جمکرانی (اهل روستای جمکران) 1050 سال پیش چه گفته است. من می گویم جمکران نه در خواب بوده نه در بیداری. فرض کنید هیچ چیز نبوده. مسجد قبا اولین مسجد بزرگ و عمومی بود که پیامبر بعد از هجرت ساختند. بعد از اینکه آن شتر به واسطه جبرئیل مساحت مسجد را مشخص کرد شروع کردند به بنایی. خود خاتم انبیا به همراه مسلمانان صدر اسلام این مسجد را گل کاری کردند و ساختند. افتخار از این بالاتر؟ اما مسجد جمکران را که امام زمان طراحی نکرده اند. خودشان بنایی اش نکرده اند. حالا خداوند تعالی می خواهد از مسجد قبا تعریف کند. اگر من و شما بودیم می‌خواستیم تعریف کنیم می گفتیم: مسجد قبا مسجدی است که به دست نازنین خاتم انبیا اشرف انبیا محمد بنا شده است. مسجدی که نقشه اش را جبرئیل کشیده است و این یعنی به فرمان خدا بوده است. اما وقتی خدا می خواهد تعریف کند، می گوید ای پیغمبر در مسجد ضرار نماز نخوان. «لا تقم فیه ابداً» برو در مسجد قبا نماز بخوان. «لمسجد اسّس علی التقوی احقّ ان تقوم فیه» این سزاوار تر است که بروی و در آن نماز بخوانی. هر نماز یک عمره ثواب دارد. چرا؟ چون پیغمبر ساخته؟ نه. «فیه رجال یحبّون ان یتطهروا» تمام فضیلت مسجد قبا که پیغمبر هر هفته دوشنبه ها را می رفت و در مسجد قبا نماز می‌خواند، و هر نمازش ثواب یک عمره دارد، این است که در آن کسانی هستند که نه معصوم اند و نه پیغمبرند و نه پاک‌اند و هیچگونه گناهی ازشان سر نزده. نه. در این مسجد مردمی هستند که دوست دارند پاک بشوند. اهل توبه هستند. از گناه بدشان می آید گرچه گاهی مبتلا می شوند. دوست دارند خدا آنها را ببخشد. مکان تقدس پیدا کرده به خاطر اینکه گروهی رفته‌اند آنجا و می‌گویند الهی العفو.
1050 سال است مردم به مسجد جمکران می روند و می‌گویند الهی العفو. نماز می خوانند و استغفار می‌کنند. و این مزار های شهدا همین است. این مزار شهدا به تعبیر امام راحل زیارتگاه عاشقان است. شما خیال کرده ای امامزادگانی که اکرامشان بر همه ما واجب است، چگونه بوده اند؟ همه آنها که از علما و شهدا نبوده اند. خیلی شان به صرف اینکه آدم خوبی بوده اند و حتی مجاهد هم نبوده اند. راجع به آنها سفارش کرده اند که تعظیم شان کنید چون آدم های باتقوا و متدینی بوده اند.
شما دارید کسانی را تعظیم می کنید که نمی‌گوییم معصوم بوده اند اما آیا کسانی بودند که «یحبون ان یتطهروا» یا نه؟ داشتند از دین خدا حمایت میکردند. همه چیزشان را گذاشتند. با العفو و یا صاحب الزمان رفتند و کشته شدند. حالا مزار اینها ملاک مسجد قبا را دارد یا ندارد؟ که مردم می روند آنجا و به یاد شهادت اند. به یاد قرآن‌اند. با یاد خدا هستند. کسی نمی رود سر قبر شهید به یاد گناه بیفتد. آنجا به یاد توبه و ایثار می افتد. به یاد امام عصر می افتد. هم خود شهدا «رجالٌ یحبّون ان یتطهروا» بودند و هم مزارشان «فیه رجال یحبون ان یتطهروا» است. و این مزار تکریم آنهاست و کانالی است برای هدایت ما.
تعصب نداشته باشیم. چون گمنام هست یعنی اسم ندارد. شاید عراقی باشد. ما که نباید در این چیزها تعبد داشته باشیم. برای خود من هم سؤال بود. سؤال که اشکال ندارد. ملائکه به خدا گفتند: این چه کسی است که روی زمین خلیفه قرار می دهی؟ کسی که روی زمین فساد بکند؟ یعنی ملائکه حق سؤال داشتند. ما هم در این حد حق سؤال داریم. من هم از این مرکزی که شهدا را جست و جو می‌کنند سؤال پرسیدم. گفتم شما از کجا می فهمید که اینها از رزمنده‌های ایرانی هستند؟ گفت حاج آقا به 5، 6 دلیل که هر یکی اش کافی است برای اینکه این رزمنده ایرانی است، ولی ما هیچ وقت به یکی اش حکم نمی کنیم. تا دو سه تا از این دلیل ها جمع نشود محال است کشته ای را ایرانی معرفی کنیم.
1- ما مناطقی داشتیم که چون تاریخ جنگ معلوم است، حتی یک ساعت هم دست عراقی ها نبوده.
به هیچ وجه به تصرف عراق در نیامده. ولی چند بار نیروهای ما در آنجا بمباران شدند و ما عقب نشینی کردیم و شهدایی آنجا ماندند. عراق هم پیشروی نکرد که این منطقه را بگیرد. لذا این مناطق مشخص است.
2- اینها این طور نیست که پلاک نداشته باشند.
ما گاهی 20 تا جنازه پیدا می کنیم که 20 تا هم پلاک دارد. پلاک هم پلاک ایرانی است (چون مال آنها فرق دارد) ولی چون حدود 20 سال از قضیه گذشته، هر کاریش می‌کنی خوانده نمی شود و مندرس شده است.
3- ما گاهی در یک گور دست جمعی مثلاً 12 شهید پیدا می‌کنیم. 10 تایش پلاک دارد و دو تایش ندارد و گم شده است. این 12 نفر با هم بوده اند.
4- همراه اینها اسلحه ایرانی هست. مثلا ژسه برای ما بود. آرپی جی های ما با آنها فرق داشت. یا وسائل ایرانی، کلاه ایرانی و گاهی عکس پرس شده ی امام و کلاً لوازم ایرانی ها با اینها هست.
5- می‌دانید با علم پزشکی دقیقا سن یک استخوان معلوم می شود. سن بسیاری از این شهدا 15تا 18 سال است. در حالی که عراق سرباز 16، 17 ساله نداشت. آنها همه بالای 25، 30 سال بودند.
جان من به فدای پیکرهایی که بعد از عمری مجاهدت و بعد از سالیان غربت، در خاک ماندند، گوشتهایشان به خاک تبدیل شد و چون خودشان به زیارت اباعبدالله نرفته بودند و به عشق اباعبدالله و ابالفضل رفتند جبهه، نسیم و باد این تربتشان را به گنبد و بارگاه ارباب بی کفنشان رساند.
 

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.