نماد و معنا در آیینه فرهنگ

 ۱۳۹۰/۰۷/۱۲
گاهی میان دو پدیده یا دو مفهوم در ذهن ما، چنان پیوندی برقرار می‏شود که با ورود یکی از آنها در فضای ذهن، دیگری نیز بلافاصله حضور می‏یابد . دستگاه ذهنی ما از برخورد با یکی به دیگری منتقل می‏شود و از تصور یکی، دیگری را نیز تصور می‏کند . این عملکرد ذهن را «تداعی معانی‏» نامیده‏اند . مثلا اگر دو دولت ......

نماد و معنا در آیینه فرهنگ
گاهی میان دو پدیده یا دو مفهوم در ذهن ما، چنان پیوندی برقرار می‏شود که با ورود یکی از آنها در فضای ذهن، دیگری نیز بلافاصله حضور می‏یابد . دستگاه ذهنی ما از برخورد با یکی به دیگری منتقل می‏شود و از تصور یکی، دیگری را نیز تصور می‏کند . این عملکرد ذهن را «تداعی معانی‏» نامیده‏اند . مثلا اگر دو دولت صمیمی را چند بار با هم ببینیم، با یادآوری یکی از آنها دیگری نیز به یاد می‏آید .
انسان از این ویژگی مهم ذهن خود استفاده کرده و با قراردادهای خاص یا عام، از نشانه‏های ساده‏ای برای احضار معانی به ذهن بهره گرفته است . این نشانه‏های قراردادی، نماد، سمبل، شعار و مظهر نام دارند . تمام واژه‏ها، نشانه‏های قراردادی معانی خود هستند . پرچم نماد یک کشور و ملیت است، آرم نشان یک مؤسسه یا نهاد، حلقه نامزدی نشان همسری، دست‏بر سینه نماد احترام، بوسیدن نماد محبت، القاب و عناوین نشان‏دهنده رتبه علمی و میزان تحصیلات اذان، پیام اسلام، صلیب نشان مسیحیت، چفیه و پلاک نماد جبهه و ایثار و فداکاری و جانبازی، سوزاندن پرچم آمریکا نماد تحقیر فرهنگ استکبار، چادر مشکی سمبل عفت و متانت زن مسلمان، گنبد و گلدسته نشانه مسجد، نوع آرایش سر و صورت نشان اعتقاد به یک ایده و فرهنگ و گروه [اجتماعی] زنگ مدرسه نشان شروع ساعت کلاس چراغ سبز نشان دهنده حق عبور، ویرگول نشان مکث کوتاه، علائم روی دوش نظامیان معرف درجه و موقعیت آنها، و هلال قرمز نماد امداد رسانی . دسته‏ای از نمادها، نمایانگر یک ایده و فرهنگ و اندیشه هستند و استفاده از آنها دلبستگی انسان را به آن مکتب یا روش بیان می‏کند . به راستی در روزگار ما رنگ‏ها، خطها، طرح‏ها، آرم‏ها، فعل‏ها، صداها و ... خلاصه نمادها روزانه چه میزان پیام را بدون ادعا رد و بدل می‏کنند و چه مقدار بر ذهن و دل ما اثر می‏گذارند؟ پیوند میان این «نشان‏» و آن «صاحب نشان‏» در ذهن چنان استوار و محکم است که گویی وجود این با وجود آن در هم آمیخته و این نماد وجود دیگری از آن معنی شده است . نماد چنان در معنی ذوب می‏شود که می‏توان به جای احضار معنی از نماد آن استفاده کرد و به این ترتیب روابط اجتماعی را تسهیل بخشید . انسان‏ها برای برقراری روابط و انتقال معانی به اذهان یکدیگر از این پس مجبور نیستند به خود شی‏ء اشاره کنند بلکه با استفاده از یک لفظ، خط، طرح، رنگ، تصویر، صدا و خلاصه با یک «نماد» این رابطه را به سهولت‏برقرار می‏نمایند .
«نماد» آینه تمام نمای معنا است . ما آنگاه که برای خرید آینه اقدام می‏کنیم به ویژگی‏های آینه و آینه بودن توجه می‏کنیم، اما وقتی که در آینه نظر می‏کنیم، آینه را نمی‏بینیم خود را می‏بینیم . «نماد» هم این گونه است . وقتی برای وضع یک نماد اقدام می‏شود، به ویژگی‏های فردی او توجه می‏شود . اما پس از آن، نماد وجود دیگری از معنی است و بدون ارائه ویژگی‏های خود، یکبار معنی را نشان می‏دهد . این ارتباط شدید میان نماد و معنی هنگامی در ذهن ایجاد می‏شود که شخص،
1 . از وضع نماد برای معنی آگاهی داشته باشد.
2 . مکرر این پیوند را مشاهده کرده باشد .
هر چه این مشاهده بیشتر باشد، ارتباط میان نماد و معنی شدیدتر می‏شود; به حدی که گویا نماد، معنا و معنا، نماد است . آنگاه اگر آدمی نماد را تصور کند، معنا را دیده است و اگر معنا را تصور کند آن را با نمادش درک می‏کند . شاهد این ارتباط شدید انتقال زشتی و زیبایی، قداست و کراهت، عظمت و حقارت و سایر ویژگی‏های معنی به نماد است . خاک تیره کربلا و سنگ‏های سخت قبرستان بقیع زیبا و مقدس و ارزشمند و دوست داشتنی هستند; زیرا نشان از محبوب دارد . لفظی که برای معانی رکیک یا لباس زیر وضع شده - هر چند به خودی خود روان و نمکین باشد - زشت و سنگین و نفرت‏انگیز به نظر می‏رسد و بر زبان جاری نمی‏شود; زیرا نماد یک امر قبیح است . پرچم آمریکا در نظر مردم دنیا تداعی کننده ظلم و تیرگی و وحشت است; زیرا نماد قرن‏ها استکبار و تباهی است .
فواید و تاثیرات نماد
1 . چنان که پیش از این گفتیم، نمادها با تبادل سریع پیام، روابط اجتماعی انسان را آسان می‏کند . رنگ نارنجی اتومبیل، راننده تاکسی را از تلاش برای اعلام شغل بی‏نیاز می‏کند; همان‏گونه که عصای سفید موقعیت جسمانی فرد نابینا را به راحتی برای دیگران روشن می‏نماید .
2 . علاوه بر این، نمادها بر ذهن و حال انسان - هر چند در میان جمع نباشد و قصد ارتباط با دیگران را نداشته باشد - اثر می‏گذارند . نماد با یادآوری معنا و احضار آن در ذهن، «توجه‏» ما را جهت می‏دهد و غفلت را می‏زداید . این «توجه‏» در شکل‏دهی اراده ما بسیار مؤثر است . (1) شرکت‏های بزرگ که برای تبلیغ فراورده‏های خود، مبالغ هنگفتی هزینه می‏کنند با جلب توجه و تداعی معانی مکرر، در ناخودآگاه وجود ما باورهای جدید ایجاد می‏کنند و اراده ما را برای خرید آن کالاها تحت فشار قرار می‏دهند .
3 . فایده دیگر نماد این است که باطن و شخصیت فرد را می‏نمایاند . پیراهن مشکی شیعیان در ایام محرم و مجالس سوگواری عشق و علاقه آنها را به امام حسین (ع) و اعتقاد آنها را به فرهنگ عاشورا بیان می‏کند . شیخ فضل الله نوری با امتناع از نصب پرچم بیگانه بر آستانه منزل، ایمان و باور خود را نمایانده است .
با توجه به اصل تاثیر باطن بر ظاهر، از ظواهر افراد تا اندازه‏ای به حقیقت وجود آنها دست می‏یابیم . اگر در یک کشور غیر مسلمان، کسی تصویر امام خمینی (ره) را در منزل یا محل کار خود نصب کرده باشد، چقدر با او احساس خویشاوندی می‏کنیم؟ این تصویر، گویاتر از هزار کلمه، دلبستگی او را به ارزش‏ها و آرمان‏های امام بیان می‏کند . حجاب دختران دانشجوی اروپایی که با خالفت‏شدید دولتمردان روبرو شد، همین نقش را ایفاد کرده است .
«لباس هر انسان، پرچم کشور وجود اوست ... .» (2) بر این اساس، تغییری که در تیپ ظاهری مردمان رخ می‏دهد، نشان از طوفانی درونی دارد که بر زوایای افکار و امیال آنان اثر گذاشته است .
4 . نماد علاوه بر اینکه معنای خود را می‏نمایاند، درجه حضور و حیات آن معنی را در جامعه بیان می‏کند . التزام مسلمانان به احکام شرعی، اعلام حضور اسلام و حیات آن در جامعه است . صلیب و صدای ناقوس کلیسا ابراز موجودیت فکر مسیحی است . مظاهر جبهه و جنگ نشان‏دهنده آن است که اجتماع اسلامی پس از پایان جنگ نیز شهادت و جانبازی در راه خدا را ارزشمند می‏داند . گردهمایی سالیانه حج، تظاهر به قدرت عظیم امت اسلامی و اتحاد آنها گرد محور بندگی است و نشانه بقای اسلام .
امام صادق (ع) می‏فرماید: لا یزال الدین قائما ما دامت الکعبه (3)
«تا کعبه باقی است، دین پایدار است .»
(بقای یک نماد بقای فرهنگ و ادامه حیات آن)
5 . نماد، توسعه دهنده فکر و ایده و فرهنگ در اجتماع خصوصا برای نسل‏های آینده است . مثلا نماز یک مسلمان یادآور فرهنگ اسلامی و تبلیغ غیر مستقیم اندیشه توحیدی است .
پس ما با استفاده از «نماد» چه بخواهیم و چه نخواهیم:
1 . پیامی را انتقال می‏دهیم و توجه فراوانی جلب می‏کنیم
2 . اثری می‏پذیریم

3 . باطن خود را می‏نمایانیم
4 . حضور و حیات اندیشه‏ای را پاس داشته، موجودیت آن را اعلام می‏کنیم

5 . فکری را ترویج و فرهنگی را تبلیغ می‏کنیم .
اندیشمندان و مصلحان بزرگ در طول تاریخ از نقش کار آمد نماد در برنامه‏های اصلاحی و تربیتی خویش بهره فراوان جسته‏اند .
در میان برنامه‏های عبادی اسلام نیز نماز و حج صورت نمادین آشکاری دارد . رکوع نماد تعظیم، سجده نشانی از نهایت کرنش و خاکساری، قنوت نماد تذلل و در خواست عاجزانه، قربانی جلوه دست‏بر داشتن از همه دلبستگی‏ها، رمی‏جمرات طرد همه وسوسه‏ها ... و لباس احرام، طواف کعبه، قبله، وضو، سعی صفا و مروه هر کدام یک نشانه و یک شعار (4) است .
شیاطین و منکران نیز برای پیشبرد اهداف پلید خویش این اهرم توانا را فراموش نکرده‏اند . آنها برای انتشار فرهنگ و اندیشه خود دو تلاش موازی انجام می‏دهند:
1 . نمادهای خود را در سراسر جهان توزیع می‏کنند . زبان، خط، لباس، آرایش ظاهری، معماری، رفتارهای اجتماعی، خوراکی‏ها و نوشیدنی‏ها و همه مظاهر فرهنگ خود را بین‏المللی می‏نمایند و با این نشانه‏ها در صددند تا فرهنگ و باور و سلیقه خود را برتر اعلام کنند و حضور دائم خود را به رخ جهانیان بکشند .
2 . نمادهای فرهنگ اصیل ما را تضعیف یا تحریف می‏کنند . تلاش برای از بین بردن نمادهای دین و ارزش‏های انسانی و یا قطع ارتباط آن نمادها با محتوایشان از مهم‏ترین برنامه‏های بیگانگان است . برای آنکه جهاد و شهادت از خاطره‏ها محو گردد، باید نام و تصویر شهدا و بنا یا مجلس یادبود آنها را که تداعی کننده عزت و شرف و فداکاری است از میان برداشت . شهید نماد پرادختن همه دارایی‏ها و سرمایه‏ها در راه خداست . شهید نماد معامله جان با رضای اوست . شهید و آنچه متعلق به فرهنگ شهادت است، باید از جامعه زدوده شود تا روحیه شهادت‏طلبی و جانبازی در راه خدا بر اثر طول زمان دستخوش فراموشی گردد . چفیه که حامل قداست این فرهنگ است، باید بر سر دختران بدحجاب بازاری دیده شود تا معنای تازه‏ای جایگزین مفاد آن گردد و ارزش و قداست آن لوث شود . نام شیرین امامان معصوم که نماد عشق و علاقه نسل‏های ما به انسان‏های کامل و فضیلت‏های مجسم است، به جرم عربی بودن! تحقیر می‏شود و نام پادشاهان خونریز تاریخ به بهانه احیای زبان فارسی، شیوع پیدا می‏کند . پرچم آمریکا و انگلیس که منفورترین دولت‏های جهان هستند، برچسب ماشین‏ها می‏شود . عکس سگ و خوک و خوانندگان و هنرپیشگان غربی بر روی پیراهن جوانان ما تبلیغ می‏شود . در مقابل، پوشیدن چادر مشکی یا به دست کردن انگشتر عقیق مورد تمسخر قرار می‏گیرد . انباشته‏ای از مو که ما را مشابه گروه‏های بی هویت غربی می‏گرداند، حرام نیست، ولی اندکی ریش که نشان تشبه ما به شهدا و پاکان و نماد مورد توصیه دین برای مردان مسلمان است، براساس قواعد بهداشتی، زیان‏بخش تلقی می‏گردد!
چند درصد سود بیشتر، اتومبیل پر از اسکناس، کلید زرین یک واحد مسکونی سکه‏های طلا که مانند باران بر سر یک برنده خوش‏شانس! فرو می‏بارد و مظاهر فراوانی از این دست، همراه با آهنگی که ذهن را رها نمی‏کند، در کار تبلیغ مستمر ارزش‏های مادی و ایجاد التهاب و عطش برای از دست ندادن یک فرصت استثنایی! علاقه‏ها و حساسیت‏های مردم را دستکاری می‏کنند . نشان شرکت‏های بزرگ صنعتی در ابعاد چشمگیر دور تا دور ما را گرفته و دائم، ذهن و دل ما را به اسباب رفاه این دنیا فرا می‏خواند .
کودکان ما نیز هر روز در معرض داستان‏ها و فیلم‏هایی که آداب زندگی غرب را می‏آموزانند و لطیفه‏ها و بازی‏هایی که نمادهای فرهنگ بومی را تحقیر می‏کند، قرار می‏گیرند . از باب نمونه به بازی کامپیوتری «شاهزاده ایرانی - Princeof Persia اشاره می‏کنیم که محل وقوع درگیری، در کاخ چند طبقه مجللی است‏با نمای خارجی مسجد، دارای گنبد و گلدسته و مقرنس کاری اسلامی در داخل، متعلق به کسی به نام جعفر که لباس بلند شرقی بر تن و عمامه بر سر دارد . او در طبقه نهایی این کاخ دخترکی را محبوس کرده و تدابیر امنیتی شدیدی از جمله نگهبانانی با همان هیات و لباس برای محافظت در نظر گرفته است . بازیگر باید با تمام این مظاهر شیعی، اسلامی یا شرقی مبارزه کند تا بتواند آن زیبایی در بند را دریابد .
ما و شعائر
با توجه به اهمیت نماد و توانایی فراوان آن در انتقال فرهنگ، تلاش برای 1 . اظهار و ابراز شعایر، 2 . بزرگداشت آنها 3 . محافظت از آنها 4 . ایجاد و ابداع نمادهای نوین یا تکمیل نمادهای موجود، یک ضرورت است . «محافظت از نماد» نیز، هم به معنی باقی نگاه داشتن ظاهر نماد و حضور مستمر آن در صحنه اجتماعی است و هم به معنی جلوگیری از تحریف آن و حفظ رابطه نماد با معنی .
و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب (5)

«بزرگ داشت‏شعائر الهی نشانه تقوای قلب است .»
یا ایها الذین آمنوا لا تحلوا شعائر الله (6) 
«ای اهل ایمان، حرمت‏شعائر الهی را نگاه دارید .»
امام سجاد (ع) که مجسمه مهابت و وقار است (7) ، از نماد گریه و اشک برای ابقای حرکت کربلا بهره گرفته است . اساسا مراسم سوگواری امام حسین (ع) موجب انتقال فرهنگ عاشورا به نسل‏های پیوسته تاریخ است . تشییع پیکر شهدا که پس از سال‏ها در مناطق جنگی کشف می‏شدند و نیز تدفین آنها در میان جامعه، نه خارج از شهر و دور از چشم‏ها، عطر فرهنگ شهادت‏طلبی را در کشور ما زنده و پایدار کرده است . نام‏گذاری سال‏ها و روزها و ماه‏ها که موجب تذکر مجدد ارزش‏ها می‏شود، بهانه کردن زمان و خلق نماد است . حضور رهبر انقلاب در مراسم تشییع پیکر شهدا و بوسیدن تابوت شهید، ارج نهادن به مقام شهید و تعظیم شعائر است .
بسیاری از شخصیت‏ها، تبدیل به نماد «فضائلی‏» شده‏اند که در طول حیات خود با مجاهدت به دست آورده‏اند . تجلیل از آنها، بزرگداشت آن مجاهدت و احیای آن فضایل است ... .
از طرف دیگر وظیفه موضع‏گیری در مقابل سنت‏های باطل و اندیشه‏های نادرست مقتضی از بین بردن، تحقیر یا تحریف نشانه‏های آن است . توصیه به از بین بردن هیاکل عبادت مثل بت و صلیب، اقدام حضرت موسی (ع) در به آتش کشیدن گوساله سامری و به دریا ریختن خاکستر آن (8) و سوزاندن مسجد ضرار توسط پیامبر اکرم (ص)، نمونه‏هایی از این موارد است .
کمترین موضعی که درباره این قبیل شعائر می‏توان به کار گرفت، عدم استفاده و ترک آن است که به مرور زمان منجر به مرگ آن خواهد شد . «الباطل یموت بترک ذکره‏» .
استفاده از نمادهایی که متعلق به فرهنگ باطل است، تبلیغ و تقویت آن فرهنگ و اعلام حیات و حضور آن در جامعه است . ما با این نمادها عضویت‏خود را در آن اندیشه و وفاداری خود را نسبت‏به آن اعلام می‏کنیم و سیاهی لشکر آن محسوب می‏شویم .
من تشبه بقوم فهو منهم . (نهج البلاغه، حکمت 207، نحوه)
«هرکس به گروهی شبیه گردد، از آنها است .»
بهره گرفتن از یک نماد «پذیرش‏» آن و «ابراز مهر» به اوست و این نتیجه تولی است: و من یتولهم منک فانه منهم; (9) «هرکس از شما که تحت ولایت آنها رود، از آنها است .»
پیامبر اکرم به امت‏خود سفارش می‏فرمودند:
ولا تشبهوا بالیهود (10)

«ظاهر خود را به مانند قوم یهود مگردانید .»
به این ترتیب برما است که رابطه میان نمادهای دین و معانی آن را اگر گسسته شده برقرار کنیم و اگر متزلزل گشته، محکم گردانیم و باید بدانیم که دینداران بی تعهد، بیش از دشمنان متعهد، می‏توانند در تغییر و تحریف نمادهای دین تاثیر داشته باشند .
در شرایطی که گنبد و گلدسته مساجد، لابلای برج‏های سر به فلک کشیده گم می‏شوند و هر آنچه انسان را به یاد خدا و معنویت و ابدیت می‏اندازد، کم‏فروغ می‏شود و اطراف ما را مظاهر لذایذ مادی و دنیاطلبی فرا می‏گیرد و ابزارهای لهو و لعب و سرگرمی‏های غفلت‏زا فراوان می‏شود، بهترین خدمت، تذکر حقیقت و تداعی ارزش‏ها و فضیلت‏ها است; احیای نمادها و بلندکردن صداهایی که در میان این همه هیاهوی خاموش، دعوت انبیا را تداعی کند و پژواک پیام صالحان باشد .
اگر ما از سر ضعف یا جهل مظاهر فرهنگ و اصالت‏خود را پنهان کنیم، نسل آینده ما که در معرض هزاران پیام پنهان و آشکار قرار دارد، از دینداری خجالت‏خواهد کشید و از عمل به وظایف شرعی احساس حقارت خواهد کرد و آنگاه نماز خواندن، صدقه دادن، بسم الله گفتن، امر به معروف، نهی از منکر، اذان، سلام، چادر مشکی، عزاداری و ... پدیده‏ای شبیه کالای قاچاق و به تدریج دستخوش فراموشی خواهد شد .

 

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.