پیش گفتار
شهادت عالی ترین و والا ترین کرامتی است که نصیب بندگان خالص خداوند می شود . شهادت پایان بخشیدن به حیات طبیعی و مادّی برای دفاع از ارزش های والای انسانی و شکافتن قفس کالبد مادّی و حرکت به مقام بلند شهودی است . آدمی از رهگذر شهادت ، رتبه ای والا و مقامی بسیار شایسته پیدا کرده و مورد نوازش و رحمت بی منتهای الهی قرار خواهد گرفت . شهادت نشانه ی کرامت ، بزرگواری ، مجد و شرف آدمی و منشأ سرافرازی انسان در دنیا و آخرت است . شهادت دریچه ی وصال محبوب و نزدیک ترین راه برای ملاقات با خداوند بزرگ است . از این رو شهادت بزرگ ترین آرمان و آرزوی اولیای الهی و اصحاب خاصّ آنان بوده است که در مواقع مختلف در قالب دعا و نیایش از خداوند ، توفیق شهادت را خواستار شده اند .
شهادت نه تنها برای کسانی که توفیق آن را می یابند رستگاری بزرگ محسوب می شود ، بلکه در بُعد اجتماعی آن باعث حفظ و بقای موجودیت نظام اسلامی و ارزش های دینی می شود . با گسترش فرهنگ شهادت و روحیه ی شهادت طلبی در جامعه و ترویج آن در بین عامه ی مردم به خصوص نسل جوان می توان به نتایج بزرگی در تثبیت و تقویت پایه های دینی و مبانی اعتقادی و اسلامی رسید .
ار سوی دیگر ، اگر فداکاری و ایثار گری شهدا نبود ، اسلام زنده نمی ماند و امنیت و سلامت جامعه به خطر می افتاد . بنابراین برهمه واجب است از آرمان و خون شهدا پاسداری کرده و یاد و نام آنان را همواره در خاطره ها زنده نگه دارند .
آن چه پیش روی دارید گفتاری است ، پیرامون : فرهنگ شهادت ، کارکرد ها و آثار سازنده ی آن ، راه کار های عملی ترویج فرهنگ شهادت در جامعه ،امام حسین (ع) احیاگر فرهنگ شهادت و شهادت طلبی در نهضت حسینی .
امید است این کوشش ناچیز گامی باشد در جهت شناخت فرهنگ شهادت ، اهداف و آرمان شهیدان و فراگیر کردن روحیه ی شهادت طلبی در جامعه .
فصل اوّل :
فرهنگ شهادت
مقدمه
قبل از پرداختن به موضوع فرهنگ شهادت لازم است ، ابتدا به تعریف و تبیین واژه ی فرهنگ پرداخته و سپس فرهنگ شهادت مورد تعریف قرار گیرد تا هر چه بیشتر با این مفهوم آشنا شویم .
تعریف فرهنگ
ادوارد تایلر بنیان گذار علم مردم شناسی در تعریف فرهنگ چنین می گوید :
« فرهنگ مجموعه ی پیچیده ای است که شامل معارف ، معتقدات ، هنرها ، صنایع ، فنون ، اخلاق ، قوانین ، سنن و بالاخره تمام عادات و رفتار و ضوابطی است که فرد به عنوان عضو جامعه ، از جامعه ی خود فرا می گیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی را بر عهده دارد . »
ابعاد مختلف فرهنگ
با توجه به تعریف فرهنگ و وسعت قلمرو و تنوّع کیفی و کمّی پدیده ها ، نمی توان همه ی آن ها را در یک ردیف قرار داد . بدین لحاظ تقسیم بندی های مختلفی را در پدیده های فرهنگی قایل شده اند که فرهنگ مادّی و فرهنگ معنوی ، از آن جمله است .
1- بعد مادّی فرهنگ ( فرهنگ مادی ) :
فرهنگ مادّی به پدیده هایی اطلاق می گردد که محسوس ، ملموس و قابل اندازه گیری با موازین کمّی و علمی است و به طور کلّی آن چه از فرهنگ که جنبه ی کمّی دارد جزء فرهنگ مادّی به شمار می آید . اشیای مادّی ، ابزار کار ، وسایل صنعتی و تولیدی ، کشاورزی ، آموزشی ، وسایل و لوازم خانه ، لباس ، مسکن و ... متفاوت همگی در زمره ی فرهنگ مادّی محسوب می شود .
2- بعد غیر مادّی فرهنگ ( فرهنگ معنوی ) :
مشتمل بر موضوعاتی است که جنبه ی کیفی دارد و قابل مقایسه و اندازه گیری نیست و می توان گفت آن چه را که مادّی نیست فرهنگ معنوی می گویند .آثار ادبی ، هنری ، فکری ، آداب و رسوم ، سنت ها ، اخلاقیّات معتقدات ، باور ها ، آموزش و پرورش و به طور کلّی سرمایه ی معنوی یک جامعه که هویت آن جامعه را تشکیل می دهد جزء فرهنگ معنوی به شمار می رود .
تعریف فرهنگ شهادت
اکنون با توجه به تعریف فرهنگ و بیان ابعاد آن به تعریف فرهنگ شهادت می پردازیم :
فرهنگ شهادت عبارت است از : تمامی آثار باقی مانده از شهدا ، درباره ی شهید و شهادت اعمّ از آثار غیر مادّی ( معنوی ) مثل باور ها ، انگیزه ها ، اعتقادات ، اهداف ، خلقیّات ، رفتار ها ، آگاهی ها ، آداب و اعمالی که موجب وصول انسان به عالی ترین و راقی ترین درجه ی کمال یعنی انتخاب آگاهانه مرگ در راه خدا می گردد و نیز آثار مادّی که عبارت است از تربت پاک شهید ، وسایل شخصی ، لباس شهدا ، اسامی خیابان ها ، مراسم مربوط به شهدا ، موزه ی شهدا ، آثار مکتوب و وصیّت نامه ها و کلّاً هر چیزی که قابل مقایسه و لمس بوده و یادآور شهید باشد . کارکرد های مختلف فرهنگ شهادت
فرهنگ شهادت دارای آثار و کارکردهای متفاوت در زمینه های فردی ، اختماعی ، تربیتی ، فرهنگی ، عقیدتی و ... است که با توجه به زمان و مکان و مناسبت های مختلف می باشد . این فرهنگ متأثر از زمان و مکان می باشد ولی هیچ گاه محدود و منحصر به زمان و مکان خاص و دوران ویزه نیست . به عبارت دیگر ، پدیده ای فرازمان است نه زمانبند . به این معنا که این فرهنگ منحصر به زمان جنگ و جهاد نیست ، بلکه در هر زمان و دوره ای کارکرد و آثار آن مخصوص به خود را دارد . هم چنان که در زمان صلح و ثبات نیز دارای تأثیرات و کارکرد های ویژه خود می باشد .
اینک به برخی از کارکرد های این فرهنگ به صورت گذرا اشاره می شود :
1- فدا کردن جان برای حفظ ارزشها
در جامعه ای که پایبندی به ارزش ها به عنوان یک اصل و هدف مورد توجه آحاد ملت است در صورت به خطر افتادن این ارزش ها مردم حاضرند عزیزترین سرمایه خود یعنی جان خویش را در راه حفظ ارزش ها با توسل به سلاح شهادت فدا کنند . در چنین جامعه ای که فرهنگ شهادت و روحیه شهادت طلبی حکم فرما باشد افراد حاضرند جان خویش را در طبق اخلاص گذاشته و آن را در برابر مهم ترین و مقدس ترین هدف که حفظ ارزش ها است ، تقدیم کنند .
2- عزت بخشیدن به افراد جامعه و زیر بار ذلت نرفتن
شهادت تنها تأمین کننده عزّت برای یک ملّت می باشد و باعث می شود که مردم در مقابل تعرّض دشمنان و بیگانگان از خود استقامت و ایستادگی نشان دهند و با اقتدای به مولای خود حضرت امام حسین (ع) و با شعار « هیهات منّا الذلّه » نگذارند با تسلّط و غلبه دشمنان عزّت نفس آنان از بین برود . منطق شهید در روابط و مناسبات اجتماعی زیر بار ذلّت نرفتن و حفظ عزّت نفس است و تقویّت این روحیه در شهروندان سبب می شود تا روابط حاکم بر آن مبتنی بر حفظ عزّت نفس و مناعت طبع استوار باشد .
3- ایجاد روحیه ظلم ستیزی و عدالت طلبی در جامعه
تا زمانی که فرهنگ شهادت در جامعه ای حکم فرما است ، روحیه ظلم ستیزی و عدالت طلبی در آن جامعه گسترش و تقویّت می شود و مردم هیچ گاه حاضر نمی شوند زیر بار ظلم و ستم حاکمان زر و زور روند و تا پای جان در برابر ظلم و ستم ایستادگی کرده و به دنبال ایجاد عدالت و قسط در جامعه خواهند بود .
4- ترویج فرهنگ ایثار و ازخود گذشتگی
شهادت عالی ترین درجه ی ایثار و از خود گذشتگی است و شهید بزرگترین حق را بر خون دارد . زیرا با ایثار خون خود جامعه را اصلاح و به سعادت می رساند و با خون خود ظلم و ستم را ریشه کن کرده و عدالت اجتماعی را تأمین می کند . ایثار گری در عرصه های مختلف زندگی مردم می تواند تحول بیافریند و در سالم سازی روابط فرهنگی و اجتماعی شهروندان تأثیری به جا بگذارد .
5- عامل استقلال و حفظ تمامیّت ارضی کشور در مقابل بیگانگان
استقلال و حفظ تمامیّت ارضی هر کشور بستگی به این دارد که مردم آن جامعه در برابر تهدیدات دشمنان و اجانب از خود عکس العمل نشان داده و داده نگذارند کشورشان مورد تجاوز بیگانگان قرار گیرد و این میسر نیست مگر این که در آن جامعه روحیه شهادت استقبال کرده و آن را فوز بزرگ و رستگاری بدانند . در غیر این صورت استقبال و تمامیت ارضی آن جامعه به خطر می افتد .
6- خدا محوری در مقابل خود محوری
یکی از بزرگترین برکات ترویج فرهنگ شهادت در جامعه ، خدا محوری در مقابل خود محوری است . شهادت به معنای ترویج نظر خداوند بر نظر و میل شخصی است و شهید کسی است که جان عزیز و شیرین خود را به خاطر رضای الهی و در راه او فدا می کند تا دین الهی در زمین حکمفرما شود . فرهنگ شهادت به ما می آموزد که وقتی شهید به عنوان عالی ترین انسان خدا محور برای جلب رضای خداوند از بالاترین سرمایه ی خویش می گذرد ، ما هم برای جلب رضای حق از بالاترین منافع خویش بگذریم . گسترش این روحیه در تمامی افراد جامعه به این معنا است که هر کسی در انجام تکالیف فردی و اجتماعی خدا را در نظر بگیرد و او را حاضر و ناضر بر اعمال خود بداند و فقط برای جلب رضای او کار کند . رواج این نوع فرهنگ در جامعه باعث می شود که میزان تنازع و درگیری در میان افراد آن جامعه به حداقل برسد . بدیهی است که وقتی جلب رضای خداوند ملاک عمل باشد ، دیگر برای خوشایند دیگران تن به هرکاری نخواهیم داد و از هرگونه تملق و نفاق و ریاکاری و دروغگویی پرهیز خواهیم کرد .
7- توجه به آخرت و بی اعتنایی به دنیا
بزرگترین درسی که مکتب شهادت به انسانها می دهد ، بی اعتنایی به دنیا و لذّات زودگذر و ناپایدار آن و توجه به آخرت و نعمات پایدار و همیشگی ان است . شهید بر سر انتخاب دنیا و آخرت ، آخرت را بر می گزیند و آن را ترجیح می دهد ، زیرا حیات واقعی انسان ها در آخرت است . استمرار یاد قیامت و عالم آخرت و تأثیر آن در جلوگیری از فساد و انحراف در جامعه برکسی پوشیده نیست و توجه به این نکته باعث اصلاح فردی و اجتماعی جامعه است .
8- سازش ناپذیری در مقابل دشمنان خدا
گسترش این روحیه در بین آحاد جامعه سبب می شود تا مردم از حقوق خود و دیگران به نحو شایسه ای دفاع کنند و منافع جامعه را در مقابل زورگویی زورمندان زیر پا نگذدارند . بنابراین وقتی مناسبات اجتماعی بر پایه سازش ناپذیری با باطل استوار باشد روابط جامعه بر حق و عدل مبتنی خواهد شد و هیچ کس جرأت عمل بر خلاف حق را به خود نخواهد داد و نتیجه آن حاکمیت آرامش و امنیت عمومی در بین شهروندان خواهد بود .
9- پیروی و اطاعت از رهبری تا پای جان
شهیدان افتخار تبعیت و پیروی از امام و رهبر خود را تا پای جان به خود اختصاص داده اند و این درس را به جامعه نیز آموخته اند و مسلّم است که توسعه این فرهنگ در جامعه موجب تقوا ، امنیت و آرامش فراگیر است . تا زمانی که مردم در جامعه ای پیرو و تابع رهبر و امام خود باشند هیچ خطری آن جامعه را تهدید نمی کند و جامعه روز به روز به صلاح و رستگاری نزدیگتر می شود .
10- حرکت در مسیر کمال
شهادت رستگاری قطعی و کمال مطلق است و شاید مرحله ای از تکامل وجود نداشته باشد که انسان با رسیدن به ان به رستگاری و سعادت جاوید خود یقین پیدا کند . به جز مرحله شهادت در راه خدا که سعادت جاوید انسان در این مرحله به طور قطعی تضمین شده است و به همین جهت است که در متون اسلامی بزرگترین ستایشها از مقام شهید شده است و حتی شهادت به عنوان مهمترین اعمال و بالاترین مراحل تکامل عملی انسان معرفی شده است که هیچ عمل نیکی به پای آن نمی رسد .
11- صبر و استقامت در برابر مشکلات برای نیل به اهداف عالیه
یکی از عوامل موفّقیّت انسانها در زندگی ، صبر و استقامت در برابر مشکلات و ناملایمات برای رسیدن به اهداف عالیه است و بی صبری و فقدان تحمّل پذیری باعث بروز بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی می شود . یکی از بزرگترین درسهایی که شهیدان راه خدا به انسانها می آموزند همین صبر و استقامت در راه خداست . شهیدان خود در راه تحقق دین الهی متحمّل بزرگترین سختی ها و مشقّت ها در طول مبازره و جهاد شده اند و همه ی این سختی ها را به خاطر هدف مقدّس و عالی که همانا تحقق دین الهی است متحمل شده اند تا ارزش های الهی در جامعه باقی بماند .
12- حضور فعال در صحنه های دفاع از حق
اگر عشق به شهادت و روحیه ی شهادت طلبی در افراد جامعه ای وجود نداشته باشد هیچ گاه حاضر نمی شوند جان عزیز خود را در مواجهه با دشمنان در میدان جهاد به خطر انداخته و آن را فدا کنند . در صورتی حاضرند جان خود را فدا کنند که فرهنگ شهادت در جامعه برای مردم به خوبی تبیین و تثبیت شده باشد که این امر بر عهده ی حاکمان اسلامی و مبلغان دینی است .
13- اصلاح و سازندگی جامعه
اصلاح جامعه نیازمند خون شهید و ایجاد جامعه ایده آل انسانی محتاج ایثار شهید می باشد . زیرا اگر بخواهیم جامعه ایده آل انسانی داشته باشیم بایستی آنچه مخلّ ازادی بشر است و نظام جامعه را تهدید می کند از بین برد و با استبداد داخلی و استعمار خارجی مبارزه کرد و ریشه ظلم و ستم را از بین برد که همه این ها نیازمند شهادت است و بدون شهادت نمی توان دست به اصلاح و سازندگی زد .
14- گسترش روحیه ی شهادت طلبی در جامعه
ترویج فرهنگ شهادت در جامعه باعث گسترش روحیه ی شهادت طلبی در آن جامعه می شود . در صورتی که این فرهنگ در جامعه ای ترویج شود و مورد پذیرش افراد قرار گیرد ، دیگر به شهادت به عنوان مرگ و پایان زندگی نگریسته نمی شود ، بلکه شهادت شروع حیات جدیدی است که انسان ها در پرتو آن به سعادت و کمال حقیقی و واقعی رسیده و در جوار رحمت حق از روزی ای که خداوند برای شهیدان درنظر گرفته است بهره مند می شوند .
15- ایجاد هویّت و هدف مشترک در یک جامعه
شهادت در راه خدا در مواقع لزوم هویّت و هدف مشترکی را برای افراد یک جامعه ایجاد می کند و عامل همبستگی اجتماعی به شمار می رود که می تواند الگوی و راهکار عملی مناسب برای نسل ها و ملل تحت ظلم و ستم باشد . این هویّت مشترک و همبستگی اجتماعی باعث بهبود روابط اجتماعی و اصلاح امور در جامعه می شود و طمع دشمنان و بیگانگان نسبت به جامعه اسلامی را از بین برده و باعث سربلندی و عزت جامعه اسلامی می شود .
راهکارهای ترویج جهاد و شهادت در جامعه
ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و نهادینه کردن آن در جامعه مقوله ای است که نیاز به تلاش ، جدیّت ، هماهنگی و همفکری تمامی مسئولین و مردم دارد و در صورتی در جامعه محقّق خواهد شد که نخست مسئولین و به تبع آنها مردم اعتقاد عملی به فرهنگ ایثار و شهادت داشته باشند و ثانیاً بر اهمیت پرداختن به آن در سطح جامعه واقف باشند .
لازم به ذکر است که این کار عظیم و مهم چیزی نیست که در حد توان یک نهاد یا سازمان فرهنگی باشد ، بلکه نیاز به بسیج کلیه امکانات و هماهنگی و هم سویی دستگاه های دولتی دارد . لذا لازم است در این زمینه همه بخش های دولتی تلاش و کوشش کنند تا جامعه از برکات و آثار ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بهره مند شود . اینکه به برخی از راهکارهای ترویج فرهنگ جهاد و شهادت به تفکیک هر بخش اشاره می شود :
الف : مجموعه دولت و نهادهای وابسته به آن
1- اعتقاد عملی و پایبندی کامل مسئولین و دولتمردان به فرهنگ ایثار و شهادت
2- آماده سازی بستر و فضای مناسب برای نهادینه کردن فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه
3- تخصیص بودجه و اعتبارات لازم و مکفی برای نهادهای متولی امور فرهنگی کشور
4- هماهنگی و مشارکت همه وزارتخانه ها و نهادهای دولتی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت
5- توجّه ویژه و رسیدگی ادارات و نهادهای دولتی به امور ایثارگران و خانواده های معظم شاهد
6- بازدید مستمر مسئولین کشور از آسایشگاه های جانبازان و خانواده های معظّم شاهد و رسیدگی مستقیم به مشکلات و مسایل آنها
7- تشکیل ستاد ویژه و کمیته تخصصی فرهنگ شهادت در ادارات و نظارت بر کار آنها
8- تدوین یک برنامه کامل و جامع در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و بخشنامه کردن آن به تمام ادارات
9- تخصیص بودجه مناسب برای شهرهای مرزی و مناطق عملیاتی برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان در قالب موزه ها و نمایشگاههای دفاع مقدس
10- شناسایی و برخورد با موانع ترویج فرهنگ شهادت در جامعه
ب : دستگاههای متولّی آموزش کشور
آموزش و پرورش :
1- گنجاندن سرفصل ها و دروس پیرامون فرهنگ شهادت در متون درسی کلیه سطوح آموزشی
2- آشنا کردن دانش آموزان با فرهنگ ایثار و شهادت در قالب داستان ، خاطره ، شعر ، و ...
3- تشویق دانش آموزان به نوشتن انشاء ، مقالات و روزنامه دیواری ها پیرامون موضوع ایثار و شهادت
4- تشویق دانش آموزان به نوشتن زندگینامه و معرفی شهدای اقوام ، محله و کوچه خود و خواندن آن در کلاس
5- زنده نگه داشتن یاد و نام سرداران شهید و بازگو کردن فداکاریها و ایثار و از خود گذشتگی آنها در دوران مقدس
6- احیا و ترویج فرهنگ شهادت طلبی در بین دانش آموزان با اقتدا به شهید حسین فهمیده نوجوان 13 ساله
7- فراهم نمودن امکانات لازم برای بازدید دانش آموزان از موزه ی شهدا
8- برنامه ریزی جهت زیارت گلزار و مزار شهدا همراه با برنامه های تفریحی دیگر در طول سال
آموزش عالی ( دانشگاه ها ) :
1- گنجاندن سرفصل هایی پیرامون مبانی نظری شهادت در متون درسی دانشگاهها
2- استفاده از تابلو ها ، نمادها و پادمان ها پیرامون شهید و شهادت در محیط دانشگاهها
3- تدفین شهدای گمنام در محیط های آموزشی و دانشگاه ها
4- تشویق و حمایت از اساتید و دانشجویان برای انجام تحقیق و پایان نامه پیرامون جهاد و شهادت
5- تکریم و نکوداشت شهدای دانشجو در قالب برگزاری سمینارها ، همایش ها ، نمایش گاه ها و پادمان ها در دانشگاه ها
6- تجلیل از اسوه های ایثار و مقاومت و خانواده های معظم شاهد در دانشگاه ها
7- ایجاد بخش یا قفسه ی ویژه ی شهید و شهادت در کتاب خانه های هر دانشگاه
ج : رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی
صدا و سیما :
1- تلاش در جهت معرّفی و فراگیر کردن ایثار و شهادت در جامعه
2- استفاده از شیوه های بدیع و نو در تولید برنامه پیرامون شهید و شهادت
3- تهیه برنامه ، فیلم ، گزارش و سخنرانی پیرامون جنگ و شهادت در زمان معین در طول هفته
4- تجلیل از مقام شامخ شهیدان و سرداران شهید و معرفی افکار و اندیشه های آنان در قالب فیلم ، داستان ، گزارش ، مصاحبه و ....
5- پرداختن به موضوعات ایثار و شهادت در ایام و مناسبت های ویژه
6- ارائه چهره واقعی از شهید و دفاع مقدّس و دوری از افراط و تفریط در این زمینه
مطبوعات و نشریات :
1- اختصاص صفحه ای ویژه در هفته به فرهنگ ایثار و شهادت
2- تلاش در جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه از طریق مقاله ، گزارش ، مصاحبه ، شعر ، داستان ، خاطره و ...
3- معرفی شهیدان و سرداران شهید و بیان اهداف ، انگیزه و افکار آنها
4- تهیه ویژه نامه هایی پیرامون جنگ و شهادت در ایام و مناسبت های ویژه
5- مصاحبه با همرزمان و خانواده های محترم شهید
د : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
1- تهیه و تدوین برنامه ای کامل و جامع در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و شیوه های آن به ادارات فرهنگی کشور جهت اجرا .
2- حمایت از کتب و مقالات پیرامون شهید و شهادت و دفاع مقدّس
3- چاپ پایان نامه های دانشجویی با موضوع دفاع مقدّس و فرهنگ شهادت
4- تشویق اهل قلم به تألیف کتب و مقالات با محوریت جهاد و شهادت
5- حمایت از مطبوعات و نشریاتی که به فرهنگ شهادت و دفاع مقدّس می پردازند .
6- حمایت مالی از فیلم هایی که مضمون جنگ و شهادت دارند .
7- تجلیل و اعتای جوایزبه کارگردان های فیلمهای دفاع مقدس
8- دعوت از هنرمندان برای جلق آثار هنری پیرامون جهاد و شهادت
9- برگزاری و حمایت از نمایشگاه ها و موزه های دفاع مقدس
10- برگزاری سمینارها و همایش های سازنده در رابطه با فرهنگ ایثار و شهادت و دفاع مقدّس
11- حفظ ، جمع آوری و چاپ آثار تدلیفی به جامانده از شهدا و ایثارگران
ه : شهرداری و مسئولین اداری استان ها
1- نام گذاری روزی به نام شهید و شهادت
2- تناسب زیبایی های شهر متناسب با فرهنگ ایثار و شهادت
3- استفاده از مفاهیم ایثار و شهادت در خیابانها ، اماکن اصلی شهر ، ورودی ها و خروجی ها به نحو شایسته و هنرمندانه
4- استفاده از نمادها و نصب پادمان های مرتبط با فرهنگ ایثار و شهادت و دفاع مقدس در میادین اصلی و مهم شهر
5- نامگذاری اماکن فرهنگی ، اتوبان ها ، بزرگراه ها ، خیابان ها و کوچه ها به نام مبارک سرداران شهید و شهدای هر منطقه و محله
6- زیبا سازی گلزار و ساختن نمادهای متناسب با فرهنگ ایثار و شهادت
و : سازمان تربیت بدنی
1- برگزاری مسابقات و جام های مختلف ورزشی به نام سرداران شهید
2- نام گذاری ورزشگاه ها و اماکن ورزشی به نام مبارک شهدا
3- استفاده از نمادها و یادمان های متناسب با دفاع مقدّس در ورزشگاه ها و محیط های ورزشی
4- تجلیل و نکوداشت از قهرمانان شهید و جانباز
5- ایجاد تسهیلات لازم برای ورزش جانبازان و ایثارگران
6- تدفین شهدای گمنام و نصب یاد بود مزار آن ها در ورزشگاه ها
ز : نیروهای مسلح
1- جمع آوری اطلاعات مربوط به شهدا و ایثارگران به صورت جامع و کامل
2- جمع آوری و حفظ و حراست از آثار به جا مانده از شهدا و جنگ تحمیلی
3- برگزاری یادواره های سرداران شهید و شهدای هر استان ، شهر ، بخش و روستا
4- برگزاری سمینارها و همایش های مفید در رابطه با فرهنگ ایثار و شهادت
5- تأسیس کتاب خانه های دفاع مقدّس در مناطق عملیاتی جهت بازدید اردوهای مناطق جنگی
ح : بنیاد شهید
بنیاد شهید به عنوان متولّی اصلی فرهنگ شهادت اداری وظایف مشخّص و معیّن است که ماهیّت تأسیس آن نیز رسیدگی به امور خانواده های شهدا و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه است . اینک به اهم وظایف این بنیاد در قبال شهدا و ترویج فرهنگ شهادت در جامعه اشاره می شود :
1- برنامه ریزی و تلاش بکنظور تبیین مفهوم و فلسفه جهاد و شهادت
2- احیا و ترویج فرهنگ شهادت طلبی در جامعه به عنوان والاترین ارزش الهی
3- شناسایی و تقویّت و ترویج عوامل و موجبات رشد و توسعه فرهنگ شهادت طلبی
4- بررسی و شناسایی عوامل بازدارنده و مخرّب فرهنگ شهادت و ایثارگری و تلاش برای از بین بردن و رفع آن ها
5- برنامه ریزی و تلاش برای تجلیل و تکریم از مقام والای شهادت و بزرگداشت و زنده نگه داشتن یاد و خاره شهیدان
6- برگزاری مراسم یا د بود با الهام از مکتب عاشورای حسینی و با استفاده از مناسبت های ملی ، مذهبی
7- حفظ قداست و منزلت گلزار شهدا و محور قرار دادن این مراکز در برگزاری مراسم رسمی و مردمی و پیگیری و مرمت و ارائه خدمات شایسته به مراکز مذکور
8- برپایی نمایشگاه های دفاع مقدس در گلزار شهدای سراسر کشور
9- جمع آوری ، حفظ ، نگهداری و معرّفی آثار فرهنگی ، آموزشی ، هنری اندیشمندان ، اُدبا و نویسندگان پیرامون جهاد و شهادت و ثبت ، تدوین و معرفی ویژگی ها ، سیره و فضایل اسوه های ایثار و شهادت
10- پیگیری نام گذاری معابر ، میادین ، مراکز فرهنگی و اجتماعی و سایر اماکن عمومی و ملّی به نام مبارک شهدا و نصب یادمان ها از طریق دستگاه های ذیربط
11- برنامه ریزی و تلاش برای صیانت و رشد و اعتلای مادّی و معنوی خانواده های شاهد
12- تلاش در جهت خود اتّکایی اقتصادی و تأمین اجنماعی و رفاهی خانواده های شاهد
13- پیگیری و نظارت امور فرهنگی ، تربیتی و آموزشی فرزندان شاهد و زمینه سازی و تعالی روحی ، اخلاقی و تحصیلی آنان
امام حسین (ع) احیاگر فرهنگ شهادت
یکی از بزرگ ترین و مهم ترین شاخصه های قیام و نهضت حسینی ، احیای « فرهنگ شهادت » است . در فرهنگ حسینی شهادت « اَحلی مِنَ العسل » «شیرین تر از عسل » است و نه تنها شهادت مرگ و پایان زندگی نیست ، بلکه حیات تازه ای که در نظر آنان شیرین و گوارا است ، زیرا به وسیله نعمت شهادت آن هم در رکاب امام و مقتدای خود در جوار رحمت بی انتهای الهی متنعم به نعم مادی و معنوی می شوند .
خون امام حسین (ع) تا قیامت در رگ های امت اسلامی خواهد جوشید و الگو و سرمشق همه ی حق طلبان در همه عصر ها و نسل ها در مبارزه با ظلم و ستم و ایستادگی در مقابل طاغوت خواهد بود . امام حسین (ع) با قیام خود به همه جهانیان درس مقاومت و ایثار ، شهادت و از خودگذشتگی ، آزادی و مردانگی ، عزت و سربلندی ، شجاعت و شهامت ، سازش ناپذیری با باطل ، ایستادگی در برابر مشکلات و تحمل سختیها و در یک کلام بندگی و عبودیت خداوند داده است .
استاد شهید مرتضی مطهری نهضت حسینی را عامل شخصیّت یافتن جامعه ی اسلامی دانسته و می نویسد :
« امام حسین (ع) با حرکت قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده کرد ، احساسات بردگی و اسارتی را که از اواخر زمان عثمان بر تمام دوره معاویه بر روح جامعه اسلامی حکم فرما بود تضعیف کرد و ترس را ریخت ، احساس عبودیت را زایل کرد و به عبارت دیگر به اجتماع اسلامی شخصیت داد . او بر روی نقطه ای در اجتماع انگشت گذاشت که بعداً اجتماع در خویش احساس شخصیت کرد . مسأله احساس شخصیت مسأله بسیار مهمی است . از این سرمایه بالاتر برای اجتماع وجود ندارد که در خویش احساس شخصیت بکند ، احساس منش بکند ، برای خودش ایده آل داشته باشد و نسبت به اجتماع دیگر حس استغنا و بی نیازی داشته باشد ، یک اجتماع برای خودش فلسفه مستقلی در زندگی دارد و به آن فلسفه مستقل زندگی خودش افتخار و مباهات بکند ، و اساساً حفظ حماسه در اجتماع یعنی همین که اجتماع از خودش فلسفه ای در زندگی داشته باشد و به آن فلسفه ایمان و اعتقاد داشته باشد و او را برتر و بهتر و بالاتر بداند و به آن ببالد . وای به حال اجتماعی که این حس را از دست بدهد ، این یک معرض اجتماعی است و این غیر از آن « خودی » اخلاقی است که بد است و نفس پرستی و شهوت پرستی است . »
نهضت عاشورا از زمان وقوعش تاکنون و تا دنیا برپا است ، منشأ حوادث و تحولات بسیاری در جوامع بشری و وجود انسان ها شده و خواهد شد . کم نیست فرزانگی که در طول تاریخ ، از این مکتب الهام گرفته و تاریخ را دگرگون ساخته اند و برای بشریت ، سعادت را به ارمغان آورده اند .
اهتمام امامان معصوم علیهم السلام و عنایت عالمان شیعه به زنده نگه داشتن این واقعه این است که نهضت عاشورا برای بشریت الگو شود ، زیرا این انقلاب از جهات معنوی ، آن قدر پربار است که می تواند در طول تاریخ ، چراغی فروزان برای بشریت و راهنمایی روشنگر برای کسانی باشد که ارزیابی عمیقی از آن و قهرمان بزرگش داشته باشند .
قیام امام حسین (ع) الهام بخش همه حق طلبان و عدالت جویان در سراسر دنیا خواهد بود و آنان با اقتدا به مولایشان حضرت حسین بن علی (ع) در مقابل ظلم و ستم خواهند ایستاد . پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرمایند :
« ان لقتل الحسین (ع) حراره فی قلوب المومنین لن تبرد ابدأ » « بدرستی که شهادت اما حسین (ع) در دل های افراد مؤمن حرارتی ایجاد می کند که هرگز سرد و خاموش نخواهد شد . »
نهضت عاشورا و قیام امام حسین (ع) از آغاز تا انجام ، مجموعه ای از الگو های ارزشمند در فضایل اخلاقی ، عبادی ، عقیدتی ، اجتماعی ، سیاسی و .... است که می تواند طالب هر نوع فضیلتی را سیراب و خواهان هر اسوه و الگویی را کامیاب نماید ، چرا که مجموعه عاشورا از تمامی اقشار مختلف جامعه و از همه مراحل سنی ، از کودک و خردسال و نوجوان گرفته تا جوان و میانسال ، از عمر متوسط گرفته تا پیر و کهن سال ، از نو عروس و تازه داماد گرفته تا پدر و مادر داغ دیده ، از سفید و سیاه گرفته تا آزاد و برده ، از فرزند و بستگان گرفته تا نیروی از دشمن گریخته و به دوست پیوسته ، همه و همه در این مجموعه با ارزش تعبیه شده است ، مجموعه ای که امام حسین (ع) درباره آنها فرموده :
« فانی لا اعلم اصحاباً اوفی و لا خیر من اصحابی و لا اهل بیت ابر و لا اوصل من اهل بیتی فجزاکم الله خیر الجزاء »« من یارانی با وفاتر و بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم و هیچ اهل بیتی نیکوتر و پایبندتر به صله رحم از اهل بیت خود نمی شناسم . خداوند به همه شما جزای خیر عنایت کند . »
و نیز خطاب به خواهر فداکارش حضرت زینب (س) برای آن که او هم به وفاداریشان اطمینان پیدا کند فرمود :
« و الله لقد بلوتهم فما وجدت الاشوس الاقعس یستانسون باالمنیه دونی استیناس الطفل الی محالب امه » « به خدا سوگند ! آن ها را آزمودم و نیافتمشان مگر دلاور غرنده و با صلاوت و استوار . آنان به کشته شدن در رکاب من آن چنان مشتاق هستند که طفل شیرخوار به پستان مادرش مشتاق است . »
امام حسین (ع) سید و سالار شهیدان
لقب « سید الشهدا » به معنای سالار شهیدان ، قبل از امام حسین (ع) متعلق به حمزه عموی پیامبر (ص) بود . عموی گرامی پیامبر اسلام که از حامیان و یاران آن حضرت محسوب می شد در جنگ اُحد در سال سوم هجرت پس از فداکاری ها و رشادت های فراوان به درجه رفیع شهادت رسید و لقب « سید الشهدا » در صدر اسلام به آن جناب تعلق پیدا کرد . بعد از حادثه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) که همه شهادت ها را تحتح الشّعاع قرار داد لقب « سید الشهدا » به آن حضرت انتقال پیدا کرد و البته به جناب حمزه هم سیّد الشّهدا گفته و می گوییم ، ولی سیّد الشّهدای مطلق امام حسین (ع) است . یعنی جناب حمزه سیّد الشّهدای زمان خودش است و امام حسین (ع) سیّد الشّهدای همه زمان ها است آن چنان که حضرت مریم « سیّده النّساء » زمان خودش است و حضرت زهرا (س) « سیّده اانّساء » همه ی زمان ها است . باید توجه داشته باشیم که این عنوان را حضرت نوح (ع) و رسول خدا (ص) و علی (ع) از قبل برای امام حسین (ع) مطرح کرده بودند و بعد از آن هم عظمت شهادت امام حسین (ع) در جهان اسلام چنان گسترش یافت که امام زین العابدین (ع) ، حضرت زینب کبری (س) ، امام باقر (ع) لقب « سیّد الشّهدا » را برای حضرت مطرح کردند . اینک به روایاتی در این زمینه می پردازیم .
امام صادق (ع) می فرمایند :
«زو روا الحسین (ع) ولا تجفوه ، فانه شباب اهل الجنه من الخلق و سیّد الشّهداء » «امام حسین (ع) را زیارت کنید و از آن دوری نکنید ، همانا از میان مردمان ، او سید و سرور جوانان بهشتی و سالار شهیدان است . »
در حدیثی از میثم تمار : « یا جبله ، اعلمی ان الحسی بن علی (ع) سیّد الشّهدا یوم القیامه و لاصحابه علی سائر الشّهدا درجه » در حدیث میثم تمار آمده است که : « ای جبله ، بدان که امام حسین (ع) سید و سالار شهیدان در روز قیامت است و اصحاب آن حضرت نسبت به سایر شهیدان درجه و رتبه ای ممتاز دارند . »
اطلاع امام حسین (ع) از شهادت خود و یارانش
روایت و احادیث فراوانی موجود است که حاکی از اطلاع امام حسین (ع) از شهادت خود و یارانش است . آن حضرت با آگاهی و اطلاع از شهادت خود سفر خود را به سمت کربلا آغاز کرد . اینک به برخی از آن ها اشاره می شود :
ابا صالح تمار می گوید : هنوز خبری از حکومت یزید و تحولات سیاسی کوفه مطرح نبود . دوران ، دوران زندگی پیامبر اکرم (ص) بود . خودم از امام حسین (ع) شنیدم که از آینده خود و امت اسلامی خبر داد و فرمود :
« و الله لیجتمعنّ علی قتلی طغاه بنی امیّه و یقدمهم عمر بن سعد » « به خدا قسم ، سرکشان بنی امیه بر کشتن من اجتماع می کنند و پیشتازشان عمربن سعد است . »
همچنین روایت شده است که امام حسین (ع) در کنار مرقد مطهّر پیامبر (ص) به خواب رفتند و رسول خدا (ص) را در عالم رویا مشاهده نمودند که می فرمایند :
« حبیبی یا حسین کانی اراک عن قریب مرملاً بدمائک مذبوحاً بارض کرب و بلاء » « حسین جان ، گویا به زودی تو را آغشته به خون و ذبح شده در سرزمین کربلا می بینم . »
همچنین آن حضرت در هنگام خروج از مدینه به خواص و طایفه بنی هاشم نوشت :
«من لحق بی منکم استشهد و من تخلف لم یبلغ الفتح» « من راهی بر برگزیده ام که هر کس در این مسیر به من بپیوندد به شهادت می رسد و آن کس به من ملحق نشود پیروزی را در آغوش نخواهد گرفت . »
شهادت طلبی در نهضت حسینی
یکی از نکات برجسته و مهم در نهضت حسینی ، شهادت طلبی امام حسین (ع) و یاران با وفای آن حضرت است . آن حضرت و یاران با وفایش با علم به شهادت در حادثه کربلا ، به قربانگاه رفتند تا در سایه شهادتشان اسلام زنده بماند و حق حیات یابد . کسی می تواند به این جایگاه برسد که رشته های علایق جسمانی و حیات مادی را گسسته باشد و عشق به حیات برتر ، او را مشتاق شهادت سازد . گذشتن از این موانع و رسیدن به آن وارستگی و رهایی از تعلقات ، ایمانی بالا می طلبد که هر کسی دارای چنین ایمانی نیست . همین ایمان والای آنان بود که باعث شد امام و اصحاب شهیدش عاشقانه و آگاهانه به استقبال شمشیر ها و نیزه ها بروند تا با مرگ خونین خویش ، طراوت و سرسبزی اسلام را تأمین و تضمین کنند و این سنت همچنان در تاریخ باقی بماند و « شهادت » درس بزرگ و ماندگار عاشورا برای همه نسل ها و عصر ها گشت . به فرموده امام خمینی (ره) : « خط سرخ شهادت ، خط آل محمد و علی است و این افتخار از خاندان نبوت و ولایت به ذریّه طیبه آن بزرگواران و به پیروان خط آنان به ارث رسیده است . » مرور سخنان آن حضرت در طول مسیر کربلا این حقیقت را آشکار می سازد که آن حضرت و یاران با وفایش همیشه عاشق شهادت بودند و در رسیدن به آن بی تابی و در روز عاشورا برای رفتن به میدان شهادت مسابقه می گذاشتند .
شهادت طلبی امام حسین (ع)
امام حسین (ع) پیرامون عشق و علاقه به شهادت چنین می گویند :
«الهی و سیدی وددت ان اقتل و احیی سبعین الف مره فی طاعتک و محبتک سیما اذا کان فی قتلی نصره دینک و احیاء امرک و حفظ ناموس شرعک ، ثم انی قد سئمت الحیاه بعد الاحبه و قتل هولاء الفتیه من آل محمد (ص)» «ای خدای من ، ای بزرگ من ، دوست دارم که هفتاد هزار بار در راه اطاعت و محبت تو کشته شوم و زنده گردم ، به خصوص آنگاه که کشته شدن من عامل پیروزی دین تو و زنده شدن فرمان تو و محفوظ ماندن شریعت تو باشد . چه آنکه من هم اکنون پس از شهادت یاران و این همه از جوانمردان خاندان محمد (ص) از زندگی سیر گشته ام . »
آن حضرت در جای دیگر پیرامون کشته شدن در راه خدا چنین می گوید : « الا ترون ان الحق لا یعمل به و البطال لا یتناهی عنه لیرغب المومن فی لقاء الله محقاً ، فانی لا اری الموت الا شهادهً {سعاده} و الحیاه مع الظالمین الا برماً »
«آیا به حق عمل و از باطل فروگذار نمی شود ؟ در این شرایط سزاوار است مؤمن لقای خداوند را بر چنین زندگی ننگین اختیار کند . به درستی که من مرگ را شهادت و زنگی با جنایت کاران را ننگ می دانم . »
« خط الموت علی ولد آدم مخطّ القاده علی جید الفتاه و ما أولهنی إلی اسلافی اشتیاق یعقوب إلی یوسف ... » « مرگ برای فرزندان آدم به زیبایی گردن بندی بر گردن دختران جوان است و من مانند اشتیاق حضرت یعقوب به حضرت یوسف ، مشتاق دیدار پیشینیان خود هستم . »
پس از آن که حر بن یزید ریاحی جلوی راه امام حسین (ع) را به طرف کوفه گرفت ، بین آن دو کلماتی ردّ و بدل شد تال آن جا که حرّ به حضرت عرض کرد :
اگر جنگ کنی کشته خواهی شد . امام حسین (ع) فرمودند :
« افبا الموت تخوفنی ؟ وهل یعدو بکم الخطب أن تقتلونی ؟ »
« آیا مرا از مرگ می ترسانی ؟ آیا شما آن قدر عظمت دارید که بتوانید مرا بکشید ؟ »
شهادت طلبی اصحاب امام حسین (ع)
اصحاب و یاران با وفای امام حسین (ع) نیز با اقتدا به مولا و سرورشان به استقبال شهادت می رفتد و هیچ گاه از مرگ نمی هراسیدند و آن را حیات دوباره و زندگی در جوار رحمت حق می دانستند .
امام حسین (ع) در شب عاشورا پس از تمجید و تجلیل از اصحاب خود به آنان اجازه داد تا از تاریکی شب استفاده کرده و از تاریکی شب استفاده کرده و از کربلا خارج شوند . ولی اصحاب آن حضرت بر پایبندی وفاداری خود به امام حسین (ع) تأکید کردند . امام سپس خطاب به اصحاب خود فرمود : من فردا کشته خواهم شد و هیچ کس از شما نیز باقی نخواهد ماند .آن ها در پاسخ گفتند : سپاس خدای را که ما را گرامی داشت به جهت این که تو را یاری کردیم و عظمت بخشید با کشته شدن در رکاب تو سپس امام نیز برای آنان دعا کرد .
در این زمان حضرت قاسم فرزند امام حسن (ع) خطاب به امام حسین (ع) فرمود : آیا من هم شهید می شوم ؟ امام با مهربانی فرمود :فرزندم مرگ در نزد تو چگونه است ؟ عرض کرد : « احلی من العسل » شیرین تر از عسل .امام فرمود :عمویت به فدایت باد . به خدا سوگند تو نیز کشته خواهی شد آن هم بعد از سختی و ناراحتی فراوان و فرزندم عبد الله ( علی اصغر ) نیز کشته می شود .همچنین روایت شده که بریر بن خضیر همدانی و عبدالرحمن بن عبد ربه انصاری پشت خیمه منتظر بودند که بعد از امام حسین (ع)اقدام به نظافت خیمه نمایند . در این هنگام بریر شروع به مزاح کردن با عبدالرحمن نمود . عبدالرحمن گفت : « ای بریر آیا می خندی ؟ اکنون موقع خنده و جای گفتن سخنان خنده آمیز است ؟ »
بریر گفت : « طایفه ی من می دانند که من بیهوده گویی را در جوانی و پیری دوست نداشتم ، ولیکن از جهت خوشحالی که از وصال به شهادت دارم این عمل را انجام می دهم . به خدا قسم چیزی نمانده است تا این که با شمشیر خود با این جمعیّت رو به رو شویم و ساعتی با آن ها بجنگیم و سپس دست بر گردن حوریان بهشتی اندازیم . » در روز عاشورا شمر به زهیر بن قین گفت :
«چیزی باقی نمانده که تو و حسین کشته شوید .»
زهیر در جواب گفت :
« مرا از مرگ می ترسانی ، پس به خدا قسم که مردن با امام حسین (ع) برای من دوست داشتنی تر از ماندن با شماست . » ( )
این موارد و موارد دیگر حاکی از عشق و علاقه ی اصحاب امام حسین (ع) به شهادت و کشته شدن در راه خداست که با روی باز به استقبال شهادت رفته و آن را افتخاری برای خود می دانستند .
فصل دوم :
جایگاه فرهنگ شهادت در ادیان و مفهوم ارزشی آن در دیدگاه های علوم انسانی
مقدمه
در این فصل نگاهی اجمالی به مفهوم شهادت در فرهنگ های دنیی مختلف می شود . در برخورد با جامعه ها و فرهنگ های مختلف برخی از دیدگاه ها با دیدی مادی به شهادت نگاه کرده و تفسیر های مادی از شهادت و کشته شدن در راه آرمان را عنوان کرده اند . بیشتر این دیدگاه ها از روش های خاص مانند : مساله های فرهنگی روان شناختی یا جامعه شناختی به موضوع شهادت نگاه کرده اند . شاید بتوان گفت تنها دیدگاهی که به مساله شهادت با دیدی معنوی نگریسته دیدگاه انسان گرایانه است . با توجه به ساختار کلی هر فرهنگ و تمدن و با توجه به ریشه های تاریخی هر تمدن برای فرهنگ شهادت طلبی مفاهیم متفاوتی را در نظر می گیرند .
شهادت در شوالیه گری و مسیحیت
شوالیه با شعار معروف جوان مردی و از خود گذشتگی و همچنین دفاع از مظلوم پا به عرصه تاریخ گذاشتند . آن طور که مشخص است اعتقاد ها و ارزش های دین مسیحیت به وسیله شوالیه ها مورد توجه بوده است . آن ها با مفاهیمی چون عزت شرافت و شجاعت به استقبال مرگ می رفتند . در دین مسیحیت مفهوم شهادت با شهادت حضرت عیسی (ع) و برخی از پیروانش آمیخته است .
شهادت در ایران باستان و دین زرتشت
مفهوم شهادت روش مذهبی زرتشت و همچنین حماسه های دینی و آیینی زرتشت به وسیله پیروانش با آیین جنگاوری دلاوری سلحشوری و برخورد با دشمن ترکیب و سر لوحه روحیه شهادت طلبی گردید . از جان گذشتگی و ایثار در راه هدف ها و ارزش های جامعه در فرهنگ و ادبیات و قلمرو پهلوانی و حماسی ایران باستان جلوه ای زیبا دارد . حماسه فدا کاری سربازی جانبازی مقابله با نامردمی ها و ناپاکی ها و بر حذر داشتن از جور و ادای حق محرومان مبارزه با بیدادگران و پاس داشت قهرمانان از ویژگی های بارز انسان آرمانی و اسطوره ای ایران باستان است .
شهادت در دین اسلام
مفهوم و واژه شهادت در دین اسلام همراه با ارزش های دینی ظهور پیدا کرد و مفهوم مقدسی است که در دفاع از دین خدا و حفظ آیین اسلام معنا می دهد . شهادت از نظر اسلام جنبه فردی دارد یعنی برای شخص شهید یک موقعیت بسیار استثنایی است . شهادت از نظر اجتماعی یعنی از آن نظر که به جامعه اش تعلق دارد پدیده ای است که در زمینه خاص و به دنبال رویدادهایی رخ می دهد .
شهادت در دین یهود
در دین یهود مفهوم شهادت همراه با مقاومت صبر استقامت است چنان چه این موضوع در مورد پیروان دین یهود نمایان است . در دین یهود شهادت کشته شدن در راه احیای دین و مبارزه با بی عدالتی و ظلم به هم کیش از مفاهیم پیوسته و همبسته با شهادت و کشته شن در راه اعتقاد است .
شهادت در ژاپن شین تو
از دیر باز وطن پرستی و احساس هایی مانند پرستش آب و خاک و ارادت و فرمان برداری از امپراطور در بین مردم ژاپن وجود داشت . این اعتقاد ژاپن ریشه در آیین شین تو داشت . در آیین شین تو ، احترام به کشور ها و مذهب از اصول کلی اعتقاد است .
دیدگاه علوم انسانی در این زمینه در دو دیدگاه عمده فردی ( روان شناسی ) و جمعی ( جامعه شناسی ) قابل بحث است ، که عمده ترین این دیدگاه عبارتند از :
دیدگاه زیستی : عدّه ای از رفتار شناسان حیوانات ( طبیعی دانان ) که رفتار جانوران را در محیط زندگی طبیعی آنان بررسی می کنند اعتقاد دارند که رفتار شهادت طلبانه نوعی رفتار نوع دوستی است که در جانوران تکامل یافته تر بیشتر مورد توجه است .
دیدگاه روان کاوی : در دیدگاه روان کاوی ، نظریه فروید به عنوان اصلی ترین نظریه این دیدگاه معروف است . فروید دو غریزه را اساس غرایز انسان می دانست ؛ غریزه ی مرگ و غریزه زندگی . او معتقد بود که انسان با یک غریزه مرگ زاده می شود . هنگامی که این غریزه متوجه درون شود ، به صورت تنبیه خود ظاهر می گردد ، و در موارد افراطی به صورت انتحاری خود را نشان می دهد .
دیدگاه رفتار گرایی : در این دیدگاه ، کلیه رفتار هر موجود زنده ای حتی انسان تحت تاثیر محیط است ، و این محیط اطراف انسان است که کلیه رفتار او را شکل می دهد . طبق نظر این دیدگاه می توان با پاداش و تقویت رفتار انسان را شکل داد . بر اساس نظریه یادگیری رفتاری ، هر رفتاری که از انسان سر بزند و با تقویت همراه گردد ، تکرار خواهد شد .
دیدگاه انسان گرایی : در واقع مفهوم خود شکوفایی گاهی موجب می شود تا فرد نیاز های مادی و ابتدایی را که حیات و زندگی او را تامین می کند به خطر بیندازد تا به نیازهای سطح بالاتر و معنوی جامه عمل بپوشاند . در مورد شهادت طلبی این خود شکوفایی فرد است که او را به ترک نیاز های اولیه حیات برای رسیدن به بعد معنوی تر غیب می کند .
دیدگاه کار کرد گرایی : در این دیدگاه ، جامعه ارگانیسمی است که هر عضو آن دارای کار کردی معین و مشخص است . در روند کار کرد گرایی جدید جامعه شناسان به دنبال مقایسه بدن با جامعه نیستند ، بلکه به نظر کار کرد گرایان بقلی هر جامعه به علت ساختار و فواید آن است .
دیدگاه مبادله ای : این دیدگاه به این مساله اشاره دارد که رفتارهای انسان از نوع مبادله ای است ، یعنی چیزی می دهد و چیزی می گیرد . در این مبادله منفعت فردی که موجب سود شود مورد توجه است .
نظریه تضاد : این دیدگاه تحت تاثیر کارل مارکس به وجود آمد . مارکس بر اساس نگرشی که به جهان داشت و با عنایت به فلسفه ای که بدان قایل بود و برداشت خاصی که از فلسفه داشت ، تغییر و تحول همه چیز را ناشی از تضاد بین پدیده ها می دانست .
بررسی تاریخ زندگی انسان نشان می دهد که از قرن ها زندگی انسان بر روی زمین ، تنها270 سال آن بدون وجود جنگ گذشته است . جنگ و سایر مفاهیم همبسته به آن با تعبیر های مختلفی و از دیدگاه های متفاوتی مورد نقد و توصیف قرا گرفته اند . در این دیدگاه ها فرهنگ ها و آیین های مختلف با نظر بسیار متفاوت و گاه کاملا نزدیکی شهادت یا مرگ در راه آرمان راتوصیف کرده اند . این توصیف ها آمیزه ای از تاریخ ، دین ، آداب و رسوم و ارزش های هر منطقه و جامعه را نشان می دهند . در اصل باید مفهوم شهادت جزیی از مفاهیم و آموزه های دینی دانست . در طول تاریخ بشر همواره بقا و ادامه زندگی او در گرو زنده ماندن و ابقای نسل و حفظ و نگهداری جمعیت آدمی بوده است . این ادامه زندگی در شرایط مختلف منوط به گذشت و فداکاری عده ای از انسان ها بوده است که منافع جمعی را به منافع فردی خود ترجیح می دادند . در برخی موارد این فداکاری به شکل کاملا متفاوتی نمود می کرده است ، یعنی حفظ منافع جمع به با ارزش ترین دارایی ( جان و زندگی ) فرد بستگی داشته است . گذشتن از جان و اهدای آن در راه منافع جمع که ریشه در اعتقاد فرد دارد ، جلوه های انسانی از گذشت و ایثار است . در این راه منافع کلی جمع در فرهنگ های مختلف می تواند متفاوت باشد . این تفاوت می تواند مضامینی مانند اعتقادهای دینی ، وطن پرستی ، قوم پرستی و ... را در بر داشته باشد .
مفهوم جنگ و شهادت طلبی
بررسی تاریخ زندگی انسان نشان می دهد که بیشتر تضاد منافع سازما ها ، قدرت ها و عقیده ها با توسل به زور ، جنگ و در گیری حل شده است . در واقع به نظر می رسد نسخه اصلی و منحصر به فردی تزاحم انسان ها ، تنها در اعمال پرخاشگرانه نهفته است . یک بررسی ساده روشن می کند که از قرن ها زندگی انسان بر روی زمین ، تنها270 سال آن بدون وجود جنگ گذشته است . جنگ و سایر مفاهیم همبسته به آن با تعبیر های مختلفی و از دیدگاه های متفاوتی مورد نقد و توصیف قرار گرفته اند .
جنگ واژه ای است که به بر خورد های مسلحانه و خشونت آمیز بین دو یا چند دولت یا گروه حاکم اطلاق می شود. از دیدگاه علم مردم شناسی ، جنگ پدیده ای طبیعی و اجتماعی است که زندگی انسان ها را در بر می گیرد . تقریبا تمام تمدن های معروف ، در اثر جنگ از بین رفته اند و تمام تمدن های جدید نیز ، با جنگ پا به عرصه وجود نهاده اند . اگر این نظر را قبول کنیم ، در واقع جنگ را جزیی از تکامل اجتماعی دانسته و تأثیرات تاریخی آن را برای فرهنگ ، مهم به شمار آورده ایم . البته باید به این نکته اشاره کرد که جنگ تحت تاثیر جنبه های مختلف اعتقادی و جنبه های زشتو زیبایی پیدا می کند . این مفاهیم بسته به زمینه فرهنگی و تبلیغی در بستر های مختلف قومی ، دینی ، جغرافیایی و سیاسی معنای متفاوتی را ایجاد می کند . این رفتار در فرهنگ هایی که به صورت مثبت به جنگ و شهادت نگاه می کنند آمیزه ای از شجاعت ، ایثار و از خود گذشتگی را در بر دارد .
شجاعت رفتاری است غیر معمولی با هدف چیره شدن بر آنچه که بیش ترین فشار روانی را بر فرد وارد کند . آن چه که بیشترین فشار را می آورد ، معمولاً به ارزیابی ذهنی بستگی دارد . طبق تعریف شجاعت ، فرقی بین شجاعت فیزیکی و اخلاقی وجود ندارد . طبق نظر ریچاردسون ، تهدیدی که دوستان یک فرد می شوند ، اولین فشاری است که در نظر فرد تصور می شود ( نوعی تمایل محیط محور ) . بدین نحو ، ایثارگری برای آن ها اولین انگیزش برای روحیه جنگاوری و بدون شک برای اعمال جسورانه ( شهادت ) است ( شالیت ، 1373 ) . تغییر تفکر ، نخستین و جالب ترین تغییری است که در زمان جنگ بوجود می آید . قیود اجتماعی دگرگون می شود . مقدّس و نا مقدّس تغییر می کند و حدود آن ها به سرعت دست خوس تحول می شود . استحاله ارزش ها بطور منظم و ناگهان ، به وسیله جنگ صورت می گیرد . جنگ به محض اعلان ، ما را به جهان اخلاقی نو وارد می کند . این ورود به جهان ارزش های نوین از مرگ پدیده ای مثبت می سازد و افراد را تشویق به مرگ در راه عقیده و آرمان می نماید . در اصل شهادت دادن جلوه ای خاص و معنوی به پدیده مرگ داوطلبانه و هدفمند است .
روحیه شهادت طلبی امرساده ای نیست که به آسانی درون هر کس جوشش کند . پیدایش این روحیه در بین افراد مسلمان و پیروان دیگر ادیان و فرهنگ های مختلف بشری احتیاج به مراحل ، آداب و مناسکی دارد که شخص شهادت طلب ، قبل از شهادت باید آنها را طی کند . در این جا برای توضیح حالت های روحی یک فرد داوطلب و مراحی که باید او طی کند تا به رزمنده ایثارگر و آماده جانبازی مبدل گردد ، از اصطلاح جامعه شناسی مناسک گذاری کمک می گیریم . این اصطلاح اولین بار توسط آرنولد وان گنپ در سال 1960 در اثری با همین نام مطرح شده است و برای توصیف بعضی ازتحول های عمده در زندگی انسان ، مانند حوادث مربوط به زندگی انسان ، بلوغ ، ازدواج ، انتخاب شغل و قرار گرفتن در آستانه مرگ به کار برده می شود . انسان در هریک از این تحول ها ، از یک منزلت به منزلت دیگری گذر کردهو در طی آن ، صاحب امتیاز ها ، وظیفه ها و موقعیت دیگری می شود . گنپ ، این اصطلاح را با تأکید بر جوامع دینی و سنتی بررسی نمود و اعتقاد داشت که انسان به موجب تحول درونی ، در این مناسک دارای سه مرحله متوالی است :
1)مرحله ی انفصال ؛ که در طی آن فرد از جامعه خود جدا می شود .
2)مرحله ی گذر یا برزخ ؛ که در طی آن دیگر نه به جامعه و نه به مرحله قبلی وابسته است و نه در حالت انزوا و تنزل به سر می برد .
3)مرحله ی اتصال ؛ که در طی آن فرد وارد مرحله جدید،دنیای جدید و موقعیتی با منزلت های جدید می گردد .
شهادت به حکم این که عملی آگاهانه و اختیاری است و در راه هدفی مقدس است و از هرگونه انگیزه خودگرایانه منزه و مبرا است تحسین انگیز و افتخار آمیز است . شهادت قد است خود از این جا کسب می کند که فدا کردن آگاهانه تمام هستی خود است در راه هدف مقدس .
شهادت طلبی در فرهنگ ها
تجربه های فرد به عنوان عضو یک فرهنگ در جامعه پذیری حایز اهمیت بسیار است . هر فرهنگ الگو های رفتاری ، شعایر و اعتقاد های نهادی شده و قانونی خاص خود را دارا است . نهادی شدن الگو های رفتاری به این معنا است که اکثر اعضای یک فرهنگ ، خصوصیات شخصیتی مشترکی را دارا هستند . حتی در یک جامعه پیچیده انعطاف ناپذیری الگو های رفتاری ، نهادینه شده و تعداد آن نیز بسیار ناچیز است ، اهمیت نیرو های فرهنگی در شکل دادن کنش های شخصیتی قابل ملاحظه است . این نیرو ها ، بر نیاز های افراد و وسایل ارضای آن ها ، رابطه افراد با مراجع قدرت ، تصوّر از خود فرد ، تجربه فرد از اشکال عمده اضطراب و تعارض و نحوه ی مقابله با آن ها ، تاثیر می گذارد . عوامل فرهنگی ، در برداشت ما ، از غم و شادی ، چگونگی کنار آمدن با مرگ و زندگی اثر می گذارد . شهادت طلبی مفهومی مقدس است که در وهله اول ریشه در فرهنگ و دین دارد . تاریخ نشان داده است که ایدئولوژی هایی که ریشه در فرهنگ دینی داشته اند مؤثّرترین و بیش ترین انگیزه ها را در فرد ایجاد نموده اند . این مفهوم به مردم کمک می کرده است تا در مقابل تجاوز ، ستم و ظلم متجاوزان ایستادگی کنند و نتایج را به نفع مصالح عموم مردم به اتمام برسانند .
در دوران بسیار کهن ، مفهوم شهادت به غیر از مفاهیمی مانند دفاع از شرف ، دفاع از سرزمین و دفاع از قوم و قبیله مفاهیم دیگر را نیز به همراه داشته است . برای مثا ل ، سومری ها مسایل آیینی و دینی را به عنوان یکی از مفاهیم عمده و مهم که ارزش جان دادن را دارد عنوان کرده بودند . در ساختار قومی این سلسله روحانیون مذهبی با ارزش گذاری دینی بر کشته شدن آن را یکی از راه های رسیدن به رضایت آیینی می دانستند .
بدون شک یکی از مهم ترین ویژگی های شهادت طلبی ، جوهر ذاتی شجاعت ، حماسه آفرینی و فداکاری است . ویژگی های فوق ، رابطه نزدیکی و ساختاری با این مفهوم و فرهنگ مقدس دارد . واژه شهید در فرهنگ های متفاوت با اختلاف معنایی و بینشی عمیقی همراه است . این تفاوت معنایی بیش از همه ریشه در اعتقاد های مذهبی و فرهنگی دارد . برای مثال ، در غرب به شهید « مارتیر »می گویند که بر گرفته شده از ریشه « مورت » به معنای مرگ و مردن است . این واژه در کشور های اسلامی به معنای دیگری به کار می رود . در کشور های اسلامی ریشه واژه شهید به معنای حضور ، حیات ، گواه و نمونه ی ، حیّ و حاضر انتخاب شده است . اما این به معنای این نیست که در این فرهنگ ها اصول و آرمان های مشترکی وجود نداشته باشد . با توجه به مقایسه این مفاهیم در هر فرهنگ و دیدگاهی می توان نقاط مشترکی را در آن ها مشاهده کرد . بنابر آن چه از فرهنگ های مختلف بر می آید شهادت به معنای کلی در جوامع مختلف مفاهیم هم ریشه ای را در بر می گیرد . این مفاهیم تحت تاثیر نوع فرهنگی ، ادبی ، دینی و آموخته های تاریخی قرار دارد . به هرحال این مفاهیم از نظر جامعه شناختی ریشه مشترک دارد .
شهادت در غرب
شهادت در شوالیه گری
در اروپا همراه با جریان جنگجویی و آیین دلاوری ، یکی از جلوه های معنوی جنگ تحت تعالیم مسیحیت رشد کرد . این جریان که در اواسط قرون وسطی به وجود آمد ، منشا تأثیرات زیادی در زندگی و هنری و روابط سیاسی و اجتماعی اروپائیان شد . شوالیه ها با شعار معروف جوان مردی و از خود گذشتگی و همچنین دفاع از مظلوم پا به عرصه تاریخ گذاشتند . آن طور که مشخص است اعتقاد ها و ارزش های دین مسیحیت به وسیله شوالیه ها مورد توجه بوده است . آنها با مفاهیمی چون عزت ، شرافت و شجاعت به استقبال مرگ می رفتند .این تصویر از شهادت پس از صنعتی شدن رو به تضعیف نهاد و مفاهیم دیگری جایگزین آن شد .
فرهنگ شهادت در فرهنگ غرب پس از دو جنگ جهانی اول و دوم بعد ضعیف تری از مفاهیم آیینی و دینی را به همراه داشت . در این دوران ، مفهوم شهادت به شکل دیگری مورد تأکید قرا ر گرفت و بیشتر مفاهیمی مانند شجاعت ، وطن پرستی و مبارزه با خشونت و بی رحمی را در بر می گرفت . در این دوره ، با گسترش رسانه های صوتی و تصویری و حجم گسترده تبلیغات رسانه های عمومی این مفاهیم به افکار عمومی القا می شد. به علاوه، این مفهوم به شکل نوع دوستی و انسان دوستی نیز مطرح گردید ، که در کل پوششی جذاب برای توجیه جنگ بود.
شهادت در مسیحیت
در دین مسیحیت ، مفهوم شهادت با شهادت حضرت عیسی (ع) و برخی از پیروانش آمیخته است . بر اساس اعتقاد برخی از مسیحیان ، مسیح از دشمنی و توطئه زعمای دین یهود نسبت به خود آگاهی داشت و خود را برای شهادت آماده ساخته بود . طبق روایتی ، او در آخرین جلسه ای که با حواریون ترتیب داده بود شرکت کرد . سپس رییس کاهنان عده ای را به دنبال عیسی فرستاد و یهودای اسخریوطی او را به جمعی که با شمشیر به سراغ او آمده بودند تحویل داد . برخی این نظر را دارند که بر اساس انجیل ، مصلوب کردن عیسی مسیح منسوب به هیرودیس پادشاه قوم یهود است . همچنین سایر پیروان حضرت عیسی (ع) نیز دارای نقش مهمی در فرهنگ شهادت در مسیحیت هستند پولیس ، حواری که دومین مبلغ مسیحیت است ، در انتشار و تعالیم مسیحیت بسیار کوشش نمود . وی بارها به زندان گرفتار شد و در نهایت به دست رومیان کشته شد . در دین مسیح به این نکته تأکید می شود که شهادت مسیح (ع) به این دلیل بود تا تمامی گناهان بشر با شهادت مسیح (ع) پاک شود .
در سال 64 میلادی ، قدیمی ترین شهادت دسته جمعی مسیحیان در شهر رومیه الکبری صورت گرفت . در عهد امپراطوری نرون و بعد از آن تا مدت یک قرن ، حکام رومی غالباً مسیحیانی را که از پرستش تمثال امپراطور سرباز می زده اند ، به فجیع ترین صورتی به قتل می رسانیدند . رومیان مدت های زیادی به شکل رسمی با آیین عیسوی و تعالیم معنوی و عقاید خدا پرستانه مخالفت می کردند . امپراطورانی مانند مارکوس آورلیوس ( 161 - 180 میلادی ) ، سپتیموس سوروس ، کارالا و ماکسیموس به سرکوبی نهضت مسیحیت پرداختند . بسیاری از بزرگان مسیحیت در زمان امپراطور دکیوس به خاطر این که حاضر نشدند در برابر تمثال او قربانی تقدیم کنند به شهادت رسیدند . والریانوس بسیاری از اموال کلیسا را به تصرف درآورد و بسیاری از روحانیون و کشیشان برگزیده را به قتل رسانید . در زمان دیوکلتیانوس ( 303 میلادی ) نمازخانه ها ویران و اوراق آنها را سوزانده شد و اموال کلیسا مجدّداً مصادره گردید و اسقف ها و کشیشانی که از تقدیم قربانی در برابر تصویر امپراطور سرباز زدند طعمه شمشیرها شدند و عامه ترسایان را وادار به سجده در برابر تمثال قیصر کردند . جالب است که در مسیحیت ، کشته شدن در راه خدا یکی از نشانه های تقدیس و نزدیکی به خداوند است ، و این مفهوم دارای ارزش بالایی است .
شهادت در شرق
شهادت در آیین زرتشت و ایران باستان
اولین مفهوم شهادت در دین زرتشت با شهادت پیامبر ایران باستان پایه گذاری شد ، در زمانی که سن زرتشت به هفتاد و هفت سالگی رسید . وی پادشاه ایرانی « گشتاسب » را از دادن خراج به پادشاه تورانی « ارجاسب » منع نمود و چون چنین شد ، در دومین حمله تورانیان به بلخ ، خرابی بسیاری به آن شهر وارد شد . در این هنگام گشتاسب در پایتخت نبود و چون ایرانیان هزیمت یافتند ، زرتشت در آتش کده انوش آذر برای پیروزی شان دعا می کرد . یکی از تورانیان به نام « توربرادروش » از پشت به زرتشت حمله کرد و وی را به شهادت رسانید . مفهوم شهادت بعدها توسط روش مذهبی زرتشت و همچنین حماسه های دینی و آیینی سلحشوری و برخورد با دشمن ، ترکیب و سرلوحه روحیه شهادت طلبی گردید .
از جان گذشتگی و ایثار در راه هدف ها و ارزش ها ی جامعه در فرهنگ و ادبیات و قلمرو پهلوانی و حماسی ایران باستان جلوه ای زیبا دارد . حماسه ، فداکاری ، سربازی ، جانبازی ، مقابله با نامردمی ها و ناپاکی ها و بر حذر داشتن از جور و ادای حق محرومان ، مبارزه با نامردمی ها و ناپاکی ها و برحذر داشتن از جور و ادای حق محرومان ، مبارزه با بیداد گران و پاس داشت قهرمانان از ویژگی های بارز انسان آرمانی و اسطوره ای ایران باستان است . این مفاهیم بعدها توسط تاریخ و ادبیات ایرانی تکرار گردید . در تاریخ ادبیات باستان ایران از پهلوانان و بزرگ مردان بسیار یاد شده است . این مفاهیم توسط فردوسی به زیبایی به تصویر کشیده شده است . در میان سه دوره مشخص در شاهنامه ( 1 – اساطیری ، 2 - پهلوانی ، 3 - تاریخی ) قسمت اول ، دوره اساطیری از پادشاهی طهمورث ، جمشید ، ضحاک و ظهور فریدون دارای ارزش حماسی زیاد است . و در دوره ی سوم ،داستان ها بیشتر پیوندی را بین مفاهیم اسطوره ای و تاریخی برقرار می کند . به طور روحیه شهادت طلبی آنها توسط فردوسی به تصویر کشیده شده است .
عده ای از تاریخ نگاران پیشینه ، آیین و رسم عیاری و جوان مردی در ایران را به روزگاران قبل از اسلام ارجاع داده و معتقدند در برابر فشارهای طبقاتی و اجتماعی و حکومت های استبدادی تعدادی از گروه های اجتماعی ظهور نمودند که مظهر از جان گذشتگی و مبارزه با اختیارات شناخته شدند . رستم دستان در بسیاری از داستان های شاهنامه به عنوان قهرمان ملی جلوه ای از بندگی یزدان و تمسک به آیین جوان مردی و مظهر فضیلت و آزادگی و عدالت جویی و عامل تنبیه پادشاهان خیره سر است . در دوره های بعدی شهادت بزرگان در قسمت سوم شاهنامه به چشم می خورد . معروف ترین این موارد ،کشته شدن سیاوش است . در این بخش شاهنامه کشته شدن قهرمانان ملی آغاز می شود و قسمت های تاریخی نمایان می گردد . آنچه در مفاهیم ایران باستان قابل مشاهده است ، نزدیکی و قرابت بسیار نزدیکی است که شهادت طلبی با مفاهیم شهادت در سایر فرهنگ های شرقی دارد .
شهادت در اسلام
شهادت در اسلام از ظهور دین اسلام آغاز گردید . این مفهوم به ویژه در دوران تبلیغ دین اسلام ، توسط حضرت محمد (ص) مشخص و نمایان است . شهادت و پایمردی بسیاری از یارانی که در ابتدای تبلیغ به دین اسلام گرویده بودند ، باعث گردید مفهوم شهادت در دین اسلام از تقدّس ویژه ای برخوردار گردد .
مفهوم و واژه ی شهادت در دین اسلام همراه با ارزش های دینی ظهور پیدا کرد . نمو نه های بارز این فداکاری ها به وسیله ی پیامبر اکرم (ص) صورت گرفت . وی بارها به وسیله ی دشمنان تهدید و مورد حمله قرار گرفت تا جایی که بارها تا مرز شهادت پیش رفت ، امّا از اهداف خود دست نکشید . بسیاری از یاران حضرت در این راه به شهادت رسیدند از جمله ی شهدای صدر اسلام مانند عمّار یاسر ، سمیّه ، جعفر طیّار ، حمزه سید الشهدا ، حارثه ، مقداد و ... این شهادت طلبی بعد از پیامبر اکرم (ص) همچنان ادامه داشت . حضرت علی (ع) بار ها با شجاعت به دل دشمن می زد و روحیه ی شهادت طلبی را به یاران خود می آموخت . یارانی مانند اویس قرنی که در رکاب حضرت به شهادت رسیدند ، از جمله مریدان حضرت بودند .روحیه ی شهادت طلبیدر مذهب شیعه با ظهور حسین (ع) به اوج خود رسید و یکی از الگوهای مهم و تاثیر گذار در تحول های عمده ی تاریخی و سیاسی برای نسل های بعدی گردید . از جمله قیام های بعدی قیام مختار بود که پس از قیام امام حسین (ع) و در راستای قیام عاشورایی روحیه ی شهادت را ترویج و اشاعه داد . در اسلام هر فردی شایستگی مجاهد بودن را ندارد . خداوند این در را به روی دوستان خاص خویش گشوده است . مجاهدین بالاتر از این هستند که بگوییم مساوی با اولیا الله هستند . مجاهدین مساوی با خاصه ی اولیای الله هستند . شهادت از نظر اسلام جنبه ی فردی دارد ، یعنی برای شخص شهید یک موقعیّت بسیار استثنایی است . شهادت از نظر اجتماعی ، یعنی از آن نظر که به جامعه اش تعلّق دارد ، پدیده ای است که در زمینه ی خاص و به دنبال رویدادهایی رخ می دهد یا به دنبال خود می آورد ، نیز باید سنجیده شود در مذهب شیعه الگوی بزرگی در پیروان آن حضرت دارد . در واقع در دین اسلام کشته شدن در راه خداوند و اعتقاد به خداوند یکی از با ارزش ترین کارهای نیک است و دارای ثواب بزرگ است . این مفهوم در مذاهب مختلف این دین مورد تأیید است . در کل در اسلام مفهوم شهادت بالاترین درجه ی ایثار و فداکاری در راه خداوند است .
شهادت در آیین یهود
در دین یهود ، مفهوم شهادت همراه با مقاومت ، صبر و استقامت است چنان چه این موضوع در مورد پیروان دین یهود نمایان است . یکی از پیامبران قوم اسراییل که شهید شد « ارمیا ی نبی » بود . وی از قتل نهراسید و به احتمال زیاد تحت شکنجه جان خود را از دست داد . همچنین در تاریخ ادیان به شهادت زکرّیا (ع) در عهد قدیم و از جمله تلمود و تواریخ دینی دیگر از جمله انجیل نقل شده است . همچنین می توان به شهادت حضرت یحیی (ع) نیز اشاره کرد . در تاریخ ادیان از یهودیان جان بر کفی نام برده می شود که در جانبازی و غیرتمندی شهره بودند . این فرقه که قیام کردند ، فرقه ای به نام زلوت ها ( غیرتمندان ) بودند . آن ها از کشته شدن هراسی نداشتند و در اهدای جان خود و آشنایان درنگ نمی کردند . آن ها عقیده داشتند که هراس از مرگ نباید سبب شود که هیچ انسانی را به عنوان سرور خود بداند . در دین یهود شهادت و کشته شدن در راه احیای دین و مبارزه با بی عدالتی و ظلم به هم کیش از مفاهیم پیوسته و همبسته با شهادت و کشته شدن در راه اعتقاد است .
شهادت در ژاپن و آیین شین تو
از دیر باز وطن پرستی و احساس هایی پرستش آب ، خاک ، ارادات و فرمان بری از امپراطور در بین مردم ژاپن وجود داشت . این اعتقادات ژاپنی ها ریشه در آیین « شین تو » داشت . در آیین شین تو ، احترام به کشور و مذهب از اصول کلی اعتقاد است . در قرون وسطی ژاپن اعتقاد به مذهب شین تو با مفاهیم جنگ آوری و دلاوری در هم آمیخته شد و آیین جدیدی به نام « بوشیدو » را به وجود آورد . این آیین بعد ها منشأ تحول بزرگی در اخلاق و رسوم این ملت گردید . قانون بوشیدو مقررات خاصّی داشت که عبارت بودند از : 1) فداکاری به امپراطور 2) حق شناسی نسبت به وطن و امپراطور 3) فداکاری به امپراطور تا سر حد اهدای جان 4) عدالت طلبی 5) صداقت 6) شرف ؛ یعنی مرگ را بر ننگ ترجیح دادن . بر طبق این مفهوم ، شکست و اسارت به دست دشمن ننگ محسوب می شود . بنابراین هر جنگاور ( سامورایی ) دو شمشیر با خود حمل می کرد ، که شمشیر بلند برای جنگ با دشمن بکار می رفت و شمشیر کوتاه برای خود کشی در مواقع شکست استفاده می شد . این مفهوم تن ندادن به ننگ و خود کشی مقدس به نام « هاراگیری » معروف بود . در تاریخ معاصر ژاپن مفاهیم از خود گذشتگی و نپذیرفتن ننگ در بین ارتش ژاپن دیده می شد . این روحیه به ویژه در میان سربازان ژاپنی در جنگ جهانی دوم علیه آمریکایی ها وجود داشت . آن ها تا آخرین نفس مبارزه می کردند . برخی از خلبانان ژاپنی با پوشیدن لباس های سفید عزاداری شب قبل از حمله به ناو های آمریکایی خود را برای حمله به دشمن آماده می کردند . آن ها در آخرین پرواز عملیاتی خود را به ناو های دشمن می زدند و خود را نیز فدا می کردند .این گروه به داوطلبان مرگ یا « کامی کازه » معروف بودند .در کل ، آن چه این روحیه مرگ طلبی و شهادت خواهی را توجیه می کند ، حفظ حیثیت ، دوری از خواری طلبی ، روحیه وطن پرستی و اعتقاد به مفاهیم فرهنگی و آیینی است.
مفهوم شهادت طلبی از دیدگاه روان شناسی
دیدگاه زیستی
عدّه ای از رفتارشناسان حیوانات ( طبیعی دانان ) که رفتار جانوران را در محیط زندگی طبیعی آنان بررسی می کنند اعتقاد دارند که رفتار شهادت طلبانه نوعی رفتار نوع دوستی است که در جانوران تکامل یافته تر بیشتر مورد توجه است . در این دیدگاه انسان ها رفتارهای نوع دوستان را همواره تکرار می کنند . این رفتار در میان سایر گونه ها نیز وجود دارد ، امّا کمتر شایع است . وقتی یک غاز یک پرنده ی شکاری دیگر مانند باز را بالای سر خود مشاهده می کند ، با فریاد به دیگر غاز ها خطر وجود یک پرنده ی شکاری را هشدار می دهد ، گر چه با این رفتار احتمال جلب توجه باز را به خودش بیش تر می کند . در این دید گاه با یک دید کاملاً زیستی به مسئله ی شهادت نگاه شده است و حتّی در مواردی این رفتار را در راستای تکامل عنوان نموده اند . در این دیدگاه سعی شده است با در نظر گرفتن اصول و نظریه پردازی در مورد وراثت و انتقال ژنی به صورت نظری رفتار شهادت طلبانه را تبیین کنند .
دیدگاه روان کاوی
روان شناسان ، فیزیولوژیست ها ، رفتار شناسان حیوانات و فلاسفه در مورد این که آیا پرخاشگری پدیده ای غریزی و ذاتی است یا باید فراگرفته شود ، توافق ندارد . این موضوع تازه ای نیست و قرن ها مورد توجّه ، بحث و گفت و گو بوده است . ژان ژاک روسو ( 1762 ) از بشر وحشی پاک نهاد تصویری ساخت که نشان می داد انسان در حصار قیود اجتماعی مجبور به پرخاشگری می شود . در دیدگاه روان کاوی ، نظریه ی فروید به عنوان اصلی ترین دیدگاه معرفی است . فروید دو غریزه را اساس غرایز انسان می دانست ؛ غریزه ی مرگ و غریزه ی زندگی . او معتقد بود که انسان با یک غریزه ی مرگ زاده می شود . هنگامی که این غریزه متوجه درون شود ، به صورت تنبیه خود ظاهر می گردد ، و در موارد افراطی به صورت انتحاری خود را نشان می دهد . هنگامی که این غریزه متوجّه بیرون می گردد ، به صورت خصومت ، تخریب و قتل تجلی می کند . نحوه ی کارکرد غریزه ی مرگ در نظریه ی فروید در نمودار (1) مشخص گردیده است
خود کشی < فرد <غریزه ی مرگ
نمودار (1) – کارکرد غریزه ی مرگ در نظریه ی فروید
فروید معتقد بود که این نیروی پرخاشگرانه باید به گونه ای تخلیه شود و گرنه انباشته شده و سبب بیماری می گردد . این مفهوم را میتوان به یک نظریه هیدرولیک تشبیه کرد . مشابهت در این است که فشار آب در ظرف بالا می رود . اگر نیروی پرخاشگرانه کم کم از بین نرود نوعی انفجار به وقوع می پیوندد . طبق نظر فروید جامعه به عنوان وسیله ای برای مهار کردن این غریزه و کمک به انسان در پالایش آن لازم است ، یعنی این که انسان را یاری می دهد تا نیروی مخرب این غریزه را به رفتاری پسندیده و یا حتّی مفید تبدیل کند .
دیدگاه رفتارگرایی
در این دیدگاه کلیه ی رفتار های هر موجود زنده ای حتّی انسان تحت تأثیر محیط است ، و این محیط اطراف انسان است که کلیه ی رفتار های او را شکل می دهد . طبق نظر این دیدگاه می توان با پاداش و تقویت ، رفتار انسان را شکل داد . بر اساس نظریه ی یادگیری رفتاری ، هر رفتاری که از انسان سر بزند و با تقویت همراه گردد ، تکرار خاهد شد نمودار (2) چگونگی شکل گیری رفتار را از دید گاه رفتاری نشان می دهد
رفتار > تقویّت > تکرار رفتار
نمودار (2) - چگونگی شکل گیری رفتار از دیدگاه رفتاری
در دیدگاه رفتار گرایی مفاهیمی چون ایثار ، فداکاری ، نوع دوستی و... رفتار هایی هستند که به واسطه ی محیط اجتماعی و فیزیکی بیرونی مورد تقویت قرار گرفته اند . طبق این دیدگاه ، شهادت طلبی نیز مفهومی است که تحت تأثیر تقویّت های اجتماعی قرار گرفته است . یعنی شهادت طلبی رفتاری است که به وسیله ی سایرین (گروه های اجتماعی ، فرهنگ ، مذهب و باور های ملی ) مورد توجّه ، پاداش و تقویّت قرار می گیرد . اسکینر اعتقاد دارد دارد که تمامی رفتار های ما تحت تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم تقویّت کننده های مختلف است . در اصل ، آن چه رفتار ما را شکل می دهد رفتاری است که مورد تقویّت محیط اطراف قرار گرفته است .
دیدگاه انسان گرایی
این گروه از روان شناسان با دید انسانی به مسایل جامعه و انسان نگاه کردند . مازلو از جمله روان شناسانی بود که با دید انسانی به مباحث مربوط به انسان نگاه می کرد . وی برای تفهیم مسایل انسانی مفهوم سلسله مراتب نیاز ها را عنوان کرد . وی پنج نیاز را در این سلسله مراتب قرار داد و عنوان کرد انسان در شرایط عادی این سلسله مراتب را طی می کند ، تا به مراحل بالا تر و نیاز های بعدی و در نهایت به خود شکوفایی برسد . سلسله مراتب نیاز ها نظریه ی مازلو در نمودار (3) نشان داده شده است .
نمودار(3) – سلسله مراتب نیاز های مازلو
از نظر مازلو ، فرآیند تحول به سوی خود شکوفایی مستلزم گذر از سایر نیازها می باشد . وی دو نوع انگیزش را عنوان می کند . انگیزش از نوع D و انگیزش از نوع B و فرا انگیزش . در اصل افراد خود شکوفا انگیزش از نوع B را مورد توجّه قرار می دهند . ممکن است این افراد برای کاری که در رده ی بالای نیازی قرار دارد رده های پایین تر را فدا کنند . ممکن است فرد جان خود را برای آرمان های سطح بالاتر فدا کند . بنابراین شهادت طلبی از دیدگاه مازلو یعنی گذر از نیاز های مادی و رسیدن به مراتب بالای معنوی و این ویژگی در افراد خود شکوفا دیده می شود .
او معتقد است افراد خود شکوفا دارای ویژگی هایی هستند ، که با افراد عادی جامعه متفاوت است . او این ویژگی ها را به ترتیب زیر عنوان می کند : 1- ادراک بسیار کار آمد از واقعیّت 2- پذیرش خود و دیگران و طبیعت ، به طور کلی 3- خود انگیختگی ، سادگی و طبیعی بودن 4- تمرکز روی مشکلات به جای تمرکز روی خود 5- نیاز به استقلال 6- احساس درک تازه و مداوم 7- تجربه های اوج و عرفانی 8- علاقه ی اجتماعی 9- روابط بین فردی 10- خلاق بودن 11- ساختار منشی دموکراتیک 12- مقاومت در مقابل فرهنگ پذیری . مازلو معتقد بود که افراد بسیار کمی به خود شکوفایی می رسند ، امّا این افراد موجب تحول در جامعه خواهند شد . در واقع مفهوم خود شکوفایی گاهی موجب می شود تا فرد نباز های مادّی و ابتدایی را که حیات و زندگی او را تأمین می کند به خطر بیندازد تا به نیاز های سطح بالا تر و معنوی جامه ی عمل بپوشاند . در مورد شهادت طلبی این خود شکوفایی فرد است که او را به ترک نیاز های اولیّه حیات برای رسیدن به بعد معنوی ترغیب می کند .
فصل سوم :
عرفان و ادبیات ایثار و شهادت
بررسی ادبیّات ایثار و شهادت
هر جامعه ای بر اساس مکاتبی که ناشی از جهان بینی های خاص آن است پایه ریزی می گردد . افکار و ایده هایی را رواج می دهد که مورد پسند ملت آن جامعه قرار می گیرد . جهان بینی های هر مکتب بر دو بعد قرار دارند ؛ مکتب مادی و مکتب معنوی . در مکتب مادی به جهان بعد از این دنیا اعتقادی ندارند و تنها نفع ، نفع شخصی افراد است و هر آنچه که انجام می دهند بر اساس لذت های مادی و دنیوی است و در این مکتب ایثار و شهادت معنا و مفهومی ندارد و اگر افرادی برای نبرد به میدان جنگ می روند از روی اجبار و اکراه است و در آنها علاقه ای به فدا کردن جان خود دیده نمی شود . این کلمات و واژه ها تنها در مکتب های معنوی مطرح هستند ، علی الخصوص دین اسلام که کامل ترین دین در بین مذاهب الهی دیگر است . فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه ای که جهان بینی اش را بر اساس اسلام پایه ریزی کرده است معنا و مفهوم دارد که شهادت را امری مبتنی بر ایثار و گذشتن از منافع شخصی به نفع یک حقیقت متعالی می داند . در دین اسلام افراد معتقد به جهانی بعد از این دنیا می باشند که جاودان است و می دانند که هیچ یک از کارهایشان پنهان نمی ماند و با مرگ همه چیز نیست و نابود نمی گردد وبا مرگ در واقع به خدای خود نزدیک تر می گردند و پرده غفلت دنیا دیگر حایل مابین او و خدایش نمی باشد . در این مذهب ایثار و شهادت از بهترین فضیلت های انسانی به شمار می آید و هر مسلمانی سعی می کند در این ایثار و شهادت از دیگران سبقت بگیرد ، زیرا شهادت را پایان عمر خود نمی داند و می داند که جهانی بهتر از این دنیای مادی وجود دارد که در آن به معشوق الهی خود یعنی خداوند می رسند و این ایثار و از خودگذشتگی چگونه می تواند در مکتب مادی معنا پیدا کند ؟ ! امام علی (ع) می فرماید : « ایثار ، بالاترین فضیلت هاست . » کسانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد می کنند اجر عظیمی برای آنها وجود دارد به گونه ای که با خدا ی خود معامله سودآوری را انجام می دهند و این معامله با معاملات دیگر متفاوت است . در این معامله باید از جان مایه گذاشت ، از چیزی که برای هر انسانی اهمیت فراوانی دارد و در مقابل بذل جان ، بهشت جاویدان الهی را در یافت می کنند . در مذاهب الهی علی الخصوص اسلام ،مؤمنین ومؤمنات در این ایثار گری و شهادت طلبی از یک دیگر سبقت می گیرند تا مکتب دینی شان پا بر جا بماند . این فرهنگ ایثار و شهادت نشأت گرفته از سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) است . زمانی که فرمود : « و ان یکن الا بدان للموت انشئت فقتل امریء بالسیف فی ا ﷲ اجمل » اگر بدن ها برای مرگ آفریده شده ، پس کشته شدن انسان با شمشیر در راه خدا ، بهتر و زیباتر است .
شجاعت و شهامت سرور و سالار شهیدان غیر قابل وصف است و چگونگی رشادت های او و همراهانش برای جوانان مسلمان ایرانی الگویی بی همتا بوده و خواهد بود. در زمان جنگ هشت ساله ی دفاع مقدس ،جوانان دلیر ایرانی با الهام گرفتن از عاشورا ، مردانه به میدان جنگ شتافتند تا در برابر ظالم اعاده حق کنند و زمانی که در جبهه های جنگ هر روز به پهنه افق می نگریستند خدا را تصدیق می کردند و عظمت و رشادت امام حسین (ع) را می ستودند و هدفشان تنها رضای خدا و رسیدن به قرب الهی بود و برای رسیدن به هدفشان شهادت را برگزیده بودند و این روحیه شهادت طلبی نقطه قوّت ملت شهید پرور ما بود و دانسته بودند که رمز ماندگاری اسلام و شیعه از جاده شهادت می گذرد و این روحیه شهادت طلبی باعث هراس دشمنان اسلام و نظام بوده و خواهد بود . ظاهراً جنگ خسارات بسیاری به اقتصاد مملکت ما زد . اما این جنگ باعث احیای دین و مسایل اسلامی شد و باعث افتخار ملت و سربلندی و عزت آن گردید و اگر فرهنگ شهادت محور همه کارها و تحرکات اجتماعی ما قرار بگیرد موجب استحکام هر چه بیشتر پایه ها ی نظام که مبتنی بر اسلام است خواهد بود و تمام سربلندی ملت ایران از رشادت های شهدا سر چشمه می گیرد . لذا باید راه افکار شهدا را که اشاعه دهنده اعتقاد و عمل به اسلام ، صدق و صفا ، خلوص و علاقه مندی به اهل بیت (ع) و حفظ انقلاب اسلامی است ، دنبال نمود و همواره یاد و خاطره شهیدان را زنده نگاه داشت و برای این کار می توان از راه کارهای گوناگونی بهره جست تا فریب خورده های دنیا بدانند که یاد شهیدان هیچ گاه به فراموشی سپرده نمی شود .
این راهها عبارتند از :
1- برپایی مراسم ، یادمان ها و ... ویژه شهدا که این برنامه ها علاوه بر زنده کردن یاد شهدا باعث ترویج فرهنگ ایثار و معنویت و دفاع از ارزشهای مقدس انقلاب اسلامی خواهد بود .
2- براساس خاطرات و وصیت نامه شهدا فیلم ها و برنامه هایی ساخته شود که گویای رشادت ها و دلیر مردی های آنان باشد .
3- خاطرات آزادگان و جانبازان را به صورت مکتوب (کتاب ، نشریه یا ویژه نامه ) در اختیار علاقه مندان قرار گیرد .
4- بازدید از مناطق جنگی برای عموم .
5- ایجاد نمایشگاههایی که آثار و ابعاد مختلف شخصیت این دلیر مردان را به نمایش بگذارد .
6- در کتب درسی دانش آموزان و دانشجویان ، برگزیده ای از وصیت نامه های شهدا ضمیمه گردد .
7- به وجود آوردن سایتی در اینترنت که وصیت نامه شهدا و تصاویر در آن گرد آمده باشد .
8- چاپ نشریاتی که مختص به خاطرات ایثارگران ، آثار و تصاویر آنها و ... باشد.
درجه انسانی و شخصیت شهیدان بسیار رفیع است و قلم عاجز از وصف ادبی این رشادت ها و دلیر مردی ها است و قلم شرمنده از جسارت خود که بخواهد در مورد کسانی صحبت کند که وصف آنها در قالب چند برگه نمی گنجد و باید تمام درختان قلم و تمام آبهای دنیا مرکب گردند تا رشادت ها و چگونگی اشتیاق آنها به معبودشان را توصیف کند .
کلیاتی از عرفان
تلاش انسان در شناخت جهان پیرامون مشرب های فکری گوناگونی را به وجود آورده است که در هر یک از این مشرب ها عرفان ، معنی و تجلی خاصی می یابد . عرفان به معنی شناخت ، معرفت و شناختن حق است و در مفهوم عام ، وقوف به دقایق و رموز چیزی در مقابل علم سطحی و قشری است . عرفان مفهومی عام و کلی است و بر مصادیق گوناگون اطلاق می شود . تصوف اصطلاحی است که مترادف با عرفان به کار می رود با این تفاوت که تصوف پیشینه ای بیش تر از عرفان دارد .
ائمه (ع) مصداق حقیقی عرفان هستند و مبانی اخلاقی و عرفانی در مکتب آن ها همواره خط اعتدال منطقی بین زهد و مسئولیت های زندگی را داشته و توازن بین دنیا و آخرت را الهام بخشیده است . عرفان ، به دو قسم نظری و عملی تقسیم می شود . برخی از ویژگی های عرفان به شرح زیر است :
باور و اعتقاد به یک حقیقت واحد و عینی با هدف قرب و وصول و فنا شدن در آن ، تکیه بر علم و عمل ، اعتقاد به اصالت ارتباط حضوری و شهودی میان انسان و حقیقت .
در عرفان اعتقاد به دو سیرِ صعودی و نزولی وجود دارد و آن تفسیر آیه « انا لله و انا الیه راجعون » است . کشف و شهود نتیجه نهایی و مهم ترین بخش از مسائل و مباحث عرفانی است و از نظر قرآن امری است ممکن که هدف خلقت رسیدن به این مرحله است . کشف و شهود نوعی معرفت و شناخت است که از دل سرچشمه می گیرد و ابزار آن تزکیه روح است . مسأله شهود از طریق روایات شیعه و سنی به صورت های گوناگون منعکس شده و تنها ادراک آن توسط پیامبر (ص) و ائمه (ع) به رسمیّت شناخته شده است و امری است که همگان به آن دعوت شده اند . در همین راستا نمونه هایی از روایات وارده ، در رابطه با شهود آورده شده است . با این هدف که ثابت شود ، شهید انسانی است عارف و بلکه بالاتر از عارف ، که به مقام کشف و شهود رسیده است . شهیدان ، اصلی ترین و حقیقی ترین مصداق آیات و روایاتی هستند که درباره شهود باطنی و لقاالله آمده است . شهیدان عارفانی هستند که با مجاهدت و تزکیه نفس معرفت خویش را بارور ساخته و حق تعالی را هر چه آشکار تر شهود کرده اند . در انتهای بخش نیز مواردی را که حاکی از مراتب کشف و شهود شهدا است با استناد از وصیت نامه های آن آورده شده است .
شهید و شهادت
کلمه شهید و کلمات هم خانواده آن بیش از صد و پنجاه بار در قرآن آمده است . شهادت مرگی آگاهانه در راه خدا ، ایثار همه هستی و بذل کلیه ی امکانات مالی و جانی در پیشگاه خداوند است . در این که به کشته شده ی در راه خدا شهید گفته می شود، وجوه مختلفی وجود دارد . یکی این که ملائک رحمت ، شاهد او هستند و خدا و فرشتگان الهی شاهدان او در بهشت هستند و شهید کسی است که برای اقامه ی حق قیام کرده و کشته شده است . تمام این وجوه حاکی از مرتبه ی عرفانی شهید و شهادت است .
کلمه شهید ، به واسطه اسلام وارد فرهنگ جامعه ما شده است و ظاهراً تا ظهور اسلام شهادت در میان اعراب استعمالی نداشته است . با توجه به گستردگی مفهوم شهادت به این نتیجه می رسیم که شهادت دارای دو مفهوم عام و خاص است . در معنای خاصّ ، همان کشته شدن در راه خدا با شاخص های مخصوص خود است و در معنای عام ، شامل کلیّه ی کسانی است که همراه با ایمان به انگیز ه ی اقامه عدل و قسط و با نیّت خالص در راه خدا و رسول (ص) اقدام کرده و کشته می شود . شاخص هایی که در کشته شدن وجود دارد و فرد را شهید معرفی می کند ایمان ، نیّت و اطاعت از رهبری است . کسی که با این توصیفات به شهادت برسد اگر در میدان جنگ باشد نیازی به غسل و کفن ندارد و با همان لباس خونین دفن می شود . شهادت ، نوعی از انواع مرگ است . هر مرگی داری شرایط و مراتب خاصی است و بر همین اساس مورد مدح و ذم قرار می گیرد . مرگ تعیین کننده ی خط سیر صعودی و نزولی انسان است . چهر های مرگ برای هر کسی متفاوت است و در شش رنگ نمود پیدا می کند . شهید در نزد همه جهانیان مقام ومنزلتی ارجمند دارد و همه به شهید به دیده ی احترام می نگرند . جهانیان کسی را شهید می دانند که خود را فدای جامعه کند . شهید حزبی و مسلکی هر چند شهر و کشور نمی شناسد ولی هم مسلکان را نزدیک تر می داند و و دیگران را بیگانه می خواند . تمایل شخصی در قیام شهید ملی و حزبی تأثیر بسزایی دارد .انگیزه ی شهید ، ملّت است و حزب ، ولی در اسلام شهید کسی است که در راه خدا جان فدا کند و ملیّت و حزب در آن راه ندارد . شهید ملّی و مسلکی ، در سطحی محدود می اندیشد و آرمان او سعادت محیطی است که او را در بر گرفته است . هدف او انتقام از کسانی است که سر راه او هستند ولی شهید اسلامی کیفر جنایت کار را از نظر تنبیه و ارشاد ، جامعه می داند و از سوء ظن خالی است و روش دفاعی دارد. اگر شهید عمر چند روزه خود را فدا می کند اسلام در مقابل عمر جاودانی به او می بخشد . اسلام ، شهید را سرمشق بشریّت قرار داده است . و معلّم مکتب انسانیّت ساخته است . به عقیده پیروان اسلام ، اولین شهید تاریخ حضرت هابیل است و داستان آن در سوره مائده آمده و اوّلین شهید اسلام سمیه مادر عمار یاسر است . با توجه به آیات و روایات مربوط به شهید پی می بریم که درجه و مرتبه شهیدان به یک اندازه نیست . بلکه مراتب و درجات شهید و شهادت با عنایت به درجه ی ایمان و انگیزه معرفت آن ها و دیگر مقتضیات زمانی و مکانی فرق می کند . و این که به بعضی از شهدا سیّدالشّهدا گفته می شود و شهادت عدّه ای با ارزش بیش تری یاد شده دلیلی بر همین مدعا است . مرتبه اعلی شهادت ، شهادت انبیا است که در مبارزه با نفس وارد شده است . مراتب شهدا بسته به شدّت و درجه معرفت ، انگیزه ، نیت ، درجه فداکاری و تحمل مشکلات و درجه تأثیری که در جامعه و حفظ دین دارد فرق می کند . جهاد ، اصلی است برای مرگ در راه خدا و رکنی مهم از ارکان شهادت ، جهاد پذیرش تلاش، بذل جان و مال و هر گونه سرمایه است . جهاد در اسلام به شش رکن تقسیم شده است و هر کس با عقیده ، اخلاق و احکام دینی ، با نیّت قرب الی الله و اعتلای کلمه حق وارد عرصه جهاد شود ، شهید است و مرگ او شهادت تلقی می شود . جهاد به معنای عام به جهاد اصغر و اکبر تعبیر می شود . جهاد اصغر مبارزه با دشمن خارجی یعنی شرک و کفر است و جهاد اکبر مبارزه با دشمنان درون ، یعنی نفس اماره و شیطان است که افضل جهاد است . جهاد اصغر ، مقدمه جهاد اکبر و جهاد اکبر ، مقدّمه ی جهاد اصغر است . جهاد یک قانون عمومی در عالم خلقت است و تمامی موجودات به وسیله ی جهاد و کوشش مانع را از سر راه خود برمی دارند و به کمال مطلوب می رسند . از شاخصه های جنگ های معنوی جوهره عرفانی آن است ، به نحوی که از نظر اسلام اگر جنگ و جهاد بر اساس نیّت الهی و با انگیزه معرفت و در حدود شرعی نباشد از ارزش و جایگاهی برخوردار نیست .
هم گامی عرفان و حماسه اصلی است که در تمامی جنگ های حق علیه باطل ، توسط انبیا کاملاً مشهود است . همین خصوصیات است که جهاد را برترین عبادت ها می سازد ، عبادتی که دیگر عبادت ها به واسطه آن حفاظت و پاسداری می شود .
شهادت در قرآن
قرآن ، به عنوان جامع ترین کتاب وحی بحث درباره شهید ر افرو نگذارده و در آیاتی چند به آن اشاره داشته است . واژه شهید در قرآن به معنی حضور ، آگاهی ، ادراک و شهود باطنی آمده است . لفظ شهید و شهادت در قرآن هم برای خدا و هم برای پیامبر (ص) ، ملائکه ، اعضا و جوارح انسان و نیز برای عالم طبیعت در مقابل جهان غیب آمده است . حیات از ویژگی های شهید است که در قرآن آمده است . حیات از دیدگاه های مختلف معانی متفاوتی دارد و به طور کلّی مفهوم روشن و بدیهی ، ولی حقیقتی ناشناخته است که بشر توانسته در حد امکانات خود مظاهر حیات را بشناسد ، لذا اعمال حیاتی چه از جنبه مادّی و چه غیر مادّی کم و بیش در همه موجودات زنده وجود دارد . حیات و ممات در قرآن به حیات نباتی ، حیوانی ، وجودی انسان ، عقلانی و اعتقادی ، اجتماعی ، برزخی ، دنیایی و مادّی ، آخرتی ، حیات طیّبه ی پاک و حیات مطلقه پروردگار تقسیم شده است . حیات شهید را برخی حیات هدایتی و برخی برزخی دانسته اند امّا با مطالعه آیات و روایات چنین استنباط می شود که حیات شهید یک حیات حقیقی است که حقیقت آن برای ما شناخته شده نیست . تأکید خداوند بر زنده بودن شهید به دلیل عالی بودن مرتبه وجود آنها و حیات عالی آن است که با سایر افرادی که از دنیا می روند متفاوت و بالاتر از حیات آن ها است . معنی دیگر شهید در قرآن شاهد و گواه است به این خاطر که شهید پرده های تعین را کنار زده و در حضرت لاتعین وارد شده است ، پس بر همه زمان ها و مکان ها شاهد و ناظر است. شهادت ، صفّتی از حیات معقول است و کسی که آرزوی شهادت دارد قدرت به دست آوردن حیات معقول را یافته است . مقام شهید ، مقام عند ربهم است و این عالی ترین مقام و کمال نهایی انسان است که هیچ حایلی میان انسان و خدا وجود ندارد . مقام عندیّت یعنی لقا حضرت حق ؛ که رسیدن به این مقام مختص شهدا و اولیا الهی است شهید کسی است که به وصال عشق رسیده و در مستی و بی خبری این قرب است . رزق شهید ، فرح و بشارت و آگاهی شهید از وضع و حال بازماندگان از ویژگی های عمده شهدا است . شهید با شهادت خود از تمامی گناهان خود پاک می شود و مورد سؤال نکیر و منکر قرار نمی گیرد . شهادت ، معامله جان با خداست و بهای آن بهشت رضوان است . معامله خداوند با شهید معامله ویژه ای است و در حقیقت مالک و صاحب جان و مال انسان خداوند است و این ها امانتی هستند از جانب خدا . و خداوند انسان را مورد لطف قرار می دهد و به او پیشنهاد معامله می دهد . البته هر کسی توفیق چنین معامله ای را ندارد مگر این که حقیقت وجود خود را بشناسد و به قیمت آن آگاه شود . شهادت تنها مسأله ای در اسلام نیست ، بلکه جهاد و شهادت از مهم ترین مسائل استراتژی دینی وتاریخی است . کسانی که به شهادت می رسند از پشتوانه تاریخی و اجتماعی بهره مند می شوند . شهادت بارور ساختن آرمان مصلحین است . در ادامه به بررسی عرفان عملی شهید پرداخته شده است . بر طبق آیه ای اگر کسی بخواهد وارد معامله با خداوند شود باید با توبه ، عبادت ، خداستایی ، سلوک ورهروی ، امر به معروف و نهی از منکر و پاسداری از قوانین و مرزهای الهی حاضر شود ، چنین معامله ای مشمول اجر عظیم و پاداشی بزرگ خواهد بود .
در این بخش به ده آیه که به طور مستقیم به قتل فی سبیل الله اشاره داشته ، پرداخته است و نتایجی که از بررسی این آیات به دست آمده را توضیح داده است . شهیدان ، زندگی جاوید و برزخی دارند که ورای نام نیک است . حقیقت زندگی و حیات دایمی شهید برای ما قابل فهم نیست . شهادت فضل الهی است که نصیب هر کسی نمی شود . شهادت ، معرفی کننده مؤمنین است و بالاخره این که شهادت چشیدنی است نه گفتنی .
عرفان شهادت
گفتن و شنیدن درباره شهید و شهادت امری سهل و ممتنع است . عرفان و شهود شهید و شهادت را نمی توان با حواس ظاهری بیان کرد و مورد تحلیل قرار داد . در فرهنگ اصطلاحی عرفان در تعریف شهید آمده است : آن که در پرتو تجلیت معشوق محو می شود و عشق الهی در جان او ایجاد و او را می سوزاند به فنایی می رساند که درمان آن عشق تنها شهادت است . عشق در این راه تمامی نا ملایمات را محو و عاشق را تا مرز از خود گذشتن می کشاند . از نظر عرفا و صوفیه شهید کسی است که بر اثر معرفت و یقین به مرتبه شهود رسیده و محبت مفرط به حضرت حق باعث شده تا شیدای معشوق شود . عشق به شهادت در کلام بسیاری از شهدای دفاع مقدّس مشهود است و پاره ای از این اشتیاق در این بخش آورده شده است . عشق عرفانی از راه تزکیه و تهذیب نفس به وجود می آید و عشقی است که برای شهید حاصل شده است . شهید در نتیجه جهاد اکبر به جهاد اصغر و مبارزه با ظلم و کفر پرداخته است . شهید ، عاشق تر از عارف است ، عارف در خطر سقوط و محنت قرب قرار دارد اما شهید از هر خوف و حزنی رسته است .عارفی که آماده شهادت بوده و توفیق آن را نیابد ؛ اجر شهید را دارد و باید به جهاد اکبر بپردازد . عرفان شهید عاری از هرگونه نفاق و ریا است و در یک کلام شهید اعرف عرفا است . رمز و راز و عامل و ابزارِ شهود و قرب الهی چه در عرفان و چه در شهادت عشق است . منشأ عشق ، شناخت و معرفت است . عشق ، امری ذاتی و وجدانی است و در همه عالم وجود دارد . انسان نیاز ذاتی به عشق و آن هم از نوع خدایی دارد . از زمان خلقت و از زمانی که عشق خمیر مایه ی فطرت انسان شد ، جنگ بین عقل و عشق و جهل و عشق درگرفت و عاشقان برای رسیدن به حق جان خود را نثار و ایثار کردند . از هابیل گرفته تا شهادت ائمه (ع) و انبیا . اما در این کاروان نام امام علی (ع) و فرزندانش از تابش خاصی برخوردار است و در میان آن ها امام حسین (ع) ، عاشورا ، کربلا ، عرفان ، حماسه و فتوّت او نمود دیگری دارد . عرفان امام حسین (ع) همان عرفان حماسی و عرفان قرآنی است و عاشورای حسین (ع) مکتب عشق و عرفان است . در عاشورا امام حسین (ع) مظهر همه آزمایش های انبیا است و به همین خاطر امام حسین (ع) معلّم عرفان حماسی است و حماسه آن تأثیر زیادی بر حادثه انقلاب اسلامی و دفاع مقدّس بر جای گذاشت . به نحوی که بر طبق یک جامعه آماری از وصیت نامه های شهدا 40 درصد از شهیدان به امام حسین (ع) اقتدا کرده اند . که به برخی از آنها اشاره شده است. شهادت از زبان شهیدان سعادتی است که نصیب هر کسی نمی شود ، پلی از خانه و سرای فانی به سرای باقی ، درجه رفیع انسانیّت و پرواز به سوی انسانیّت است .مکتب شهادت ، آثار و برکات مختلفی را در ابعاد فردی ، اجتماعی ، سیاسی ، دنیوی و اخروی دارد که این آثار در تصوف و عرفان کمتر یافت می شود . شهادت ، پایه و عمود خیمه امت است و شهید ، قلب تاریخ است . حیات ، نشاط و عدالت عالم مرهون شهید و شهادت است . به همین خاطر همه انسان ها در قبال این نور حيات بخش یعنی شهادت وظایفی را به عهده دارند که البته نتیجه ی این وظایف به نفع جامعه است . ما باید فرهنگ شهادت را بیاموزیم و در راه تعلیم و گسترش ، زنده نگه داشتن یاد شهدا و حفظ وپاسدار ی از حرمت و حریم شهید و تبلیغ و ترویج اهداف آن بکوشیم و این رسالتی است که بر عهده تمامی افراد جامعه است .
فصل چهارم :
راهبری فرهنگ ایثار و شهادت
مقدمه
شهادت و ایثار در فلسفه انسان شناسی ما مفاهیم و نیز معنای خاص و ویژه دارد . واژه مقدس ، بزرگترین بار مفهوم و معنی را برای آنچه می خواهیم در بر دارد .
شهید در معنای لغت به معنای حاضر ، ناظر ، گواه دهنده ، خبر دهنده راستین و امین ، آگاه ، محسوس و مشهود ، کسی که همه چشم ها به اوست و بالاخره به معنای نمونه ، الگو و سرمشق است . شهادت در فرهنگ ما و در مذهب ما ، یک حادثه خونین و ناگوار نیست ؛ ولی در مذاهب دیگر و تاریخ اقوام آنها ، شهادت عبارت است از قربانی شدن قهرمانان که در جنگ ها و نزاع ها به دست دشمنانشان کشته شده اند و لذا این یک حادثه غم انگیز مصیبت باری است ؛ اما در فرهنگ کلی ما شهادت مرگی نیست که دشمن ما بر رزمنده اسلام تحمیل کند ، بلکه شهادت مرگ دل خواهی است که سرباز اسلام با همه آگاهی و همه منطق و شعور خود آن را انتخاب می کند . شهادت یعنی کشته شدن در راه عقیده و در اصطلاح حدیث و همچنین در تاریخ و ادب اسلامی ، به کشته شدن ضمن جهاد در راه خدا به دست مخالفان دین گفته می شود . شهادت شامل دو رکن اصلی است : یکی این که در راه خدا باشد ، هدف مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فدای هدف نماید ؛ دیگر این که آگاهانه صورت پذیرفته باشد .
نشاط شهادت یا روحیه شهادت طلبی چنان که در بین مسلمانان صدر اسلام وجود داشت ، در نهضت های اسلامی کنونی نیز مشهود است .
ایثار یا غیرخواهی یا به عبارت کلی و عام ، از خود گذشتگی ، نظریه ای است مبتنی بر این اصل که انسان در فطرت خود گرایش به دیگر خواهی دارد و باید منافع خود را فدای جمع کند .
تعاریف زیر در مورد ایثار صدق می کند :
- گذشت و انصراف از جان ، مال و خویشاوند .
- امنیت شخصی و آسودگی مقام به خاطر عدالت ، حق ، حقیقت و منافع جامعه .
- بخشیدن همه چیز و گرفتن هیچ چیز .
- برتر و مقدم دانستن دیگران نسبت به خود .
در قرآن کریم ، این کتاب مقدس آسمانی ، در مورد جهاد و شهادت بسیار تأکید شده است .
ازجمله: ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاءعنده ربهم یرزقون »
آیا این آیه کریمه در معرفی مقام بلند پایه شهدا کافی نیست ، که عزیزانی با عناوین مختلف در محوریت رزمندگان در راه حفظ اسلام و کشور اسلامی بزرگترین سرمایه خود را از دست داده اند ، شهدایی که در حفظ شرف اسلام و دفاع از انقلاب اسلامی همه چیز خود را در طبق اخلاص ، تقدیم خداوند متعال کردند .
در این آیه مبارکه که بحث در زندگی پس از حیات نیست که در آن عالم ، همه مخلوقات دارای نفس انسانی به اختلاف مراتب از زندگی حیوانی و مادون حیوانی ، تا زندگی انسانی و مافوق آن زنده هستند ، بلکه شرف بزرگ شهدای در راه حق ، حیات عندالرب و ورود در ضیافت الله است . این حیات و این روزی ، غیر از زندگی در بهشت و روزی در آن است ، این لقاء الله و ضیافت الله است . آیا این همان نیست که برای صاحبان نفس مطمئنه وارد است ؟
« فَاد خُلی فِی عِبادی وَ ادخُلی جَنَّتی » که انسان بارز آن ، سید شهیدان است . اگر آن است ، چه مژده ای بالاتر از آن که در جنتی که آن بزرگوار شهید فی سبیل الله وارد می شود و در ضیافتی که در آن حضرت حاضرند ، به این شهیدان اجازه دخول دهند که آن غیر از ضیافت های بهشتی است و آنچه در وهم من و تو نیاید ، آن بود .
حضرت امام خمینی (ره) در باره شهدا چنین می فرمایند :
خانواده شهدا تا همیشه تاریخ ، این مشعل داران راه اولیا ، افتخار روشنایی طریق الی الله را به عهده گرفته اند . مجروحان و معلولان، خود چراغ هدایتی شده اند که در گوشه گوشه این مرز و بوم به دین باوران ، راه رسیدن به سعادت آخرت را نشان می دهند ، راه رسیدن به خدای کعبه را ، اسرا در چنگ دژخیمان ، خود سرود آزادی اند و احرار جهان ، آنان را زمزمه می کنند . مفقودان عزیز ، محور دریای بیکران خداوند ی اند و فقرای ذاتی دنیای دون در حسرت مقام والایشان در حیرتند . از شهدا که نمی شود چیزی گفت ؛ شهدا شمع محفل دوستانند .
شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصلشان « عِندَ رَبِّهم یرزقون » اند و از نفوس مطمئنه هستند که مورد خطاب « فَادخُلی فِی عِبادی وَ ادخُلی جَنَّتی » ، پروردگارند . اینجا صحبت عشق است و عشق و قلم در ترسیمش بر خود می شکافد .
امام علی (ع) و جهاد ( شهادت )
حضرت علی (ع) در مورد دفاع و جنگ ، در مجموع در خصوص جهاد و شهادت چنین فرموده اند :
جهاد ، در رحمت الهی است که تنها بر روی بندگان ویژه خداوند باز می شود و من شب و روز شما را به جهاد و مبارزه دعوت می کنم و پیوسته نغمه جانبازی و فداکاری را در گوش های شما می نوازم .
شاید نخستین موردی که امام علی (ع) از این که توفیق شهادت نیافته ، سخت متأسف بود و برای نوشیدن این شربت گوارا بی تابی می کرد ، پس از پایان یافتن جنگ احد بود . این جنگ در سال سوم هجری اتفاق افتاد و امام علی (ع) تقریبا 26 ساله بود ؛ پایداری ، فداکاری و نقش فوق العاده مؤثر او در این درگیری و جنگ حساس و تعیین کننده ، که بسیاری از مسلمانان پس از شکست پا به فرار گذاشته بودند و جز چند تنی معدود با پیامبر باقی نمانده بود ، به حدی بود که از آسمان پیام تقدیر آمده و ندایی که در گوش ها پیچیده ، قهرمانی او را ستود که : « لا فتی الاعلی لاسیف الا ذوالفقار » .
- با تلاش های پیگیر پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) و چند تن از مسلمانان دلیر از شکست نهایی پیشگیری شد و جنگ پایان یافت . امام علی (ع) سخت مجروح شده بود ، ولی با ملاحظه اجساد آغشته به خون حمزه ، مصعب ابن عمیر و سایر مجاهدین اسلام چنان او را بی تاب نمود که مطلب را با پیامبر اسلام در میان گذاشت و یا این که از راه دیگری راز او را فهمید که با مژده شهادت دل بی تاب امام علی را آرام کرد و فرمود « ابشر فان الشهاده من ورائک » به تو مژده می دهم که شهادت به دنبال توست .
- پیامبر اسلام (ص) اضطراب امام علی (ع) را پایان داد و از این پس با شوری توصیف نشدنی در انتظار سرنوشت زیبای خود بود و پس از ضربت خوردن فرمود : به خدای کعبه که رستگار شدم . محراب کوفه به خود می لرزید و امام علی (ع) در خون خود می غلطید ، خونی پر جوش و خروش چهره او را شکوه خاصی بخشیده بود . فرشتگان در اضطراب که استوانه های هدایت فرو ریخت و مردم ، گریان ، که عدالت به شهادت رسید و یگانه سنگر مظلومان ، محرومان و ستمدیده گان منهدم شد . اما پس از ضربت ناگاه لب های آن امام بزرگوار حرکت کرد و کلمه ای گفت که تاریخ کهن ، در قاموس زندگی هیچ بشری سراغ ندارد . گفت: « فزت و رب الکعبه » به خدای کعبه که رستگار شدم .
ریشه ایثار و شهادت
امروز برای آنکه فرهنگ گسترده شهادت در جامعه ایران نفوذ کرده و دیگر زمان برای شناخت آن بی مفهوم است ، سخن گفتن مشکل است ؛ بخصوص در سیطره فرهنگ ایثار و شهادت ؛ ولی حرکت سخت است وآن به خاطر این است که بضاعت علمی و قدرت فکری من اجازه چنین کاری را به من نمی دهد . محورهای گوناگونی وجود دارند . یکی این که شهادت را به عنوان یک مسأله فکری ، علمی ، فلسفی و ... مطرح کرد و از سوی دیگر حماسه شهادت به قدری احساسی و هیجان آمیز و عاشقانه است که روح را به آتش می کشد و منطق را فلج می کند و قدرت ناطقه را ضعیف و اندیشیدن را دشوار می سازد . اگرچه شهادت آمیزه ای است از یک عشق شعله ور و یک حکمت عمیق و پیچیده که این دو را با هم نتوان بیان کرد و در نتیجه ، حق سخن ادا نمی شود . بویژه برای انسانی که از نظر روحی و عاطفی ضعیف است ، اما برای فهمیدن فرهنگ ایثار و شهادت باید اول مکتبی را که شهادت در آن معنی می دهد توضیح داد و آن مکتبی است که جریان تاریخی را به همراه دارد . شهادت ریشه در دفاع مشروع و مقدس دارد و آن هم در مقابل تجاوز و جنگ . جنگ یکی از شگفت انگیزترین و ناشناخته ترین پدیده های اجتماعی بشر است و لذا مشاهده می شود که به وسیله زورمداران فریب خورده ای تمام ارزشهای ملی ایران را مورد هجوم و آماج تجاوز همه جانبه قرار دادند . دشمنان انقلاب اسلامی در منطقه و فرا منطقه ، جنگ علیه ایران را یک ضرورت انکار ناپذیر تلقی می کردند و در این میان مردان شهادت طلب و خداجو بودند که تنها ایمان الهی آنها را به سوی سعادت و خوشبختی برد .
اما در دنیا کدام وجدان آگاه می توانست آن همه ستم را از سوی ظالمی به مظلومی ببیند و آرام بنشیند ؟ ولی در همان ایام حساس ، امام بزرگوار و بیداردل ایران در همان روزهای نخست تجاوز دشمن به مکتب و میهن اسلامی ، صلای عزت سر دادند که ای آزادگان : « جنگ ، جنگ است و عزت و شرف ما در گرو همین مبارزات است » .
به راستی ملت آبرومند ایران در طول هشت سال دفاع مقدس چه خوش درخشید . مردم بزرگ ایران با دانستن فلسفه شهادت و ایثار ، برای صیانت از اعتقادات و سیادت خود جنگیدند و در میان طوفان عظیم مشکلات خم به ابرو نیاوردند ، چرا که می دانستند کمترین غفلت ، حاصلی جز خاکسترنشینی و ذلت ندارد . از این رو مردان ، زنان و جوانان مسلمان ایران جامه ی عزت به تن کردند و برای اعتلای دین و میهن ، کاری بس شگفت خلق نمودند که باعث تعجب و حیرت قدرتمندان و قلدران روزگار شد .
دفاع مقدس ایران اسلامی که سرشار از ایثار و شهادت بود ، از هر دم و بازدمش افتخار آفرینی و عزتمندی ، متجلی شد . مردم دلیر و نجیب ایران با استقامت و پایداری در جنگ و تهاجم همه جانبه هشت ساله تفسیر دیگری از ایثار ، شهادت ، عدالت ، شجاعت و ایمان را برای جهانیان ارائه نمودند و اصولاً جنگ ایران تفسیر آیه های عزت ، افتخار و شرف بود و گسترش عدالت و ایمان در جهان .
ناسپاسی محض است که با درک این همه ایثار ، شهادت و استقامت اگر در ذهنمان حتی خطور کند که چراغ اقتدار و عزت ما در جنگ و یا به نوعی دفاع ، بی فروغ شد ؛ برعکس ، ملت ایران در این دفاع مقدس علم عزت و سرافرازی را با تمام قدرت به قله های افتخار رساندند و در طول تاریخ نور افشانی خواهد کرد . در اوضاع وانفسای تاریخ معاصر که درخت هرز ستم در باورها ریشه گسترده ، ظلم ستیزی و ستم سوزی با فرهنگ ایثار و شهادت در دفاع مقدس ، الگوی پر افتخاری بود که فروغ خود باوری را در دل های هراس خورده تابانید و درد بی خویشی و بی هویتی را بر کند .
فرهنگ ایثار و شهادت در طول هشت سال دفاع مقدس ، نیروهای توانمند و پر قدرت نظامی در مقابل استکبار جهانی همت والای خود را مصروف دفاع از ارزشهای دینی نمودند ، با این وجود مشاهده می شود از این رهگذر حرکت های ضد استکباری مستضعفان را در ساختار بیاالنللی در اقصی نقاط جهان عمومیت بخشیدند که روز به روز بر اوج ، شتاب و وسعت این حرکتها افزوده می شود . حال باید ملاحظه کرد این تفکر از کجا شروع شده است و به آن اصول تکیه دارد و لذا نمایانگر این تفکرات از کلمه جهاد است که در دین مبین و مقدس اسلام قداست خاص خود را دارد .
جهاد در اسلام
آنچه از فرهنگ ایثار و شهادت برمی آید ، قطره ای از مبانی جهاد در دین اسلام است . انسان به حکم عاطفه انسان دوستی ، جنگ را یک اقدام وحشیانه و غیر انسانی می داند ، لذا انسان جنگ را در شرایط عادی ، محکوم و تقبیح می کند و این یک احساس بشری است . دین مقدس اسلام که دین فطری و طبیعی است ، به این واقعیت اعتراف دارد و جنگ را از نظر طبیعت بشری نیز سنجیده و می گوید : جهاد بر شما واجب گردیده و حال آن که برای شما موجب دشواری و کراهت است . این موضوع باید به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد که آیا جنگ از نظر عقل ، همیشه و در هر شرایط محکوم و نارواست و ملت ها در هیچ شرایطی نباید دست به مبازه مسلحانه بزنند ؟ گاهی برای ملتی شرایطی پیش می آید که به حکم قطعی عقل ، هیچ راهی جز توسل به جنگ برای او باقی نمی ماند ، در اینصورت جنگ نه تنها غیر انسانی نیست ، بلکه ترک آن ذلت و خواری است . اگر کشوری یا جامعه ای مورد تعدی و تجاوز واقع شد ، انسان باید به حکم عقل و فطرت از جامعه و کشور و از حقوق خود دفاع کند و چنین جنگی از نظر عقل واجب است و بلکه دفاع از حق ، حق طبیعی هر موجود زنده است . هیچ ملتی نمی تواند با دشمنی که حیات او را تهدید می کند جنگ را در صورت انمکان ضروری نداند و درصورتی که برانداختن چنین دشمنی با هیچ وسیله ای جز کشتن و کشته شدن میسر نشود ، خونریزی را روا و جایز نشمارد . به همین دلیل ، دنیای امروز پس از آن همه تقبیحی که از جنگ کرده ، عاقبت در مواردی آن را مشروع و قانونی شناخته است . دین مقدس اسلام نیز چون یک آیین فطری استوار کرده است ، جهاد را در شرایطی لازم و واجب می داند . هم اکنون باید علل و انگیزه تشریع جهاد در اسلام مورد بررسی واقع شود و لذا مختصری از آن به شرح ذیل از نظر می گذرد .
جهاد و شهادت
چهار آیه از سوره حج نخستین آیاتی است که پیرامون جهاد وارد شده است . دقت در مفاد این آیات مبین این مهم است که انگیزه واقعی برای تشریح جهاد ، دفاع از جان و مال بوده است . این چهار آیه ، نخستین آیاتی است که در اصل تشریع جهاد نازل شده و در آنها علل و انگیزه های جهاد نیز اشاره شده است .
دقت در این آیات ما را با انگیزه های جهاد آشنا می سازد . این آیات عبارت اند از :
رزمندگان راه حق ، هرگز آغاز به جنگ نکرده ، بلکه پاسخگوی نبردی بودند که از طرف متجاوزان آغاز شده بود ؛ یعنی این گروه جنگ زده هستند نه جنگجو . در این صورت دفاع افراد از خود ، لازم و واجب خواهد بود . در غیر اینصورت تحمل خواری و زبونی است .
دلیل آشکار تجاوز دشمن این است که مؤمنان را به جرم اعتقاد به خدای یگانه از خانه و دیار خود بیرون راندند ؛ گویا که اعتقاد به خدای یگانه در نظر آنان جرمی است که معتقد به آن باید محیط زندگی خود را ترک کند .
مشرکانی که با الوهیت خدا و پرستش حق مخالفت هستند باید به وسیله مردان خداپرست نابود شوند و زمین از لوث وجود آنها پاک گردد ، در غیر این صورت معابد الهی ویران می شوند .
اگر خداوند در این آیات بپاخاستگان را وعده پیروزی می دهد ، بدین خاطر است که اگر آنان در روی زمین قدرت و اقتدار پیدا کردند، راه ستمگران را پیش نمی گیرند ، بلکه پیوند خود را با خدا « اقامو صلاه » و پیوند خود را با مردم « آتو الزکوه » محکم تر می سازد و در اشاعه نیکی ها و محو بدی ها می کوشند واز هیچکس نمی ترسند .
آیات فوق ، نیمی از سیمای جهاد و انگیزه تشریع آن در صدر اسلام را برای ما روشن می سازد و مشخص است که بسیاری از اشکال ها و تاخت و تازهای بعضی تفکرات بر این حکم حیات بخش اسلام ، بی پایه و اساس است. جهاد و شهادت برای بازپس گرفتن حقوق از دست رفته و عقب راندن مهاجم در قاموس تمام ملت ها ، مشروع و یک فریضه وجدانی و ملی است .
تشریح فرهنگ ایثار و شهادت
از نگاه کلی و از دیدگاه استراتژی ، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت برای نسل سوم انقلاب شکوهمند اسلامی ، بایستی آنچه در جنگ تحمیلی در ابعاد مثبت برای ما و نویسندگان امروز که امانت قلم را به دست گرفته ایم ، شکافنده شود و انقلاب اسلامی را با تمام زیبایی هایش به تصویر کشاند . بعضی قضایا است که انسان گمان می کند که این شر است ، لکن به حسب واقع خیر است . در این قضایای اخیر که دولت متجاوز عراق بر ایران اسلامی تحمیل کرد ، باید گفت : « الخیر فی ما وقع » . با این وجود از این که بخواهم رئوس مطالب عمده ای را به اثبات برسانم ، باید به سرفصل های مرتبط با دفاع مقدس، به عنوان اشاعه یک فرهنگ اصیل ایثار و شهادت اشاراتی داشته باشم که عبارتند از:
از اینکه در آن زمان ضد انقلاب در ایران شایع می کردند که ارتش ایران ، ارتشی است که از بین رفته و دیگر نمی تواند در مقابل دشمنان مقاومت کند ، بلکه در ابتدا می گفتند که اصلاً ارتش لازم نیست ، ارتش باید به هم بخورد و بعد از آن موضوعی شروع می شود و در این جنگ تحمیلی ثابت شد که ارتش جمهوری اسلامی نیرومند است و ارتش با سایر قوای نیروهای مسلح با هم هستند ، تفاهم دارند ، با هم می جنگند و همه کسانی که در ارتش بودند به انقلاب اسلامی وفا دارند و لذا تمام شایعات ضد انقلاب داخل و خارج خنثی گردید .
گروهها و گروهکها که ادعا می کردند که ما ( آنها ) طرفدار مظلومین هستیم ، طرفدار حق هستیم ، فدایی حق و ملت هستیم ، مجاهده برای مردم می کنیم ، ثابت شد که همه این حرفها ، گفتارها و شعارها و ... خلاف واقع بوده است و الان ( زمان جنگ ) که کشور ایران اسلامی با حزب بعث منحط در جنگ هستند ، از آنها هیچ خبری نبود ، آنها باز هم به فساد هایی که فکر می کردند ادامه میدادند ؛ لکن بر آنها هم ثابت شد که اگر یک روزی دولت ایران بخواهد شر آنها را کم کند ، با یک یورش برق آسا ، همه را از بین می برد . این هم یکی از خیراتی بود که برای ایرانیان در جنگ تحمیلی به ارث ماند و فقط یک اثر خیر نشأت گرفته از حماسه شهیدان والامقام است ولاغیر .
بسیاری در همان اوایل شعار می دادند و دایم زمزمه می کردند که انقلاب اسلامی در اول حرکت خود یک اثر مهم داشت و آن هم این که مردم با هم بودند و حالا دیگر با هم نیستند و با یکدیگر خیلی مخالفند و این حرفهای ناربط ، ورد زبانشان بوده ؛ لذا باز هم مشاهده شد که در این جنگ تحمیلی سراسر کشور با هم اتحاد دارند و مردم شریف و بزرگ ایران با همان روحیه انقلابی باز در صحنه باقی هستند .
اصل جنگ که واقع می شود ، انسان از آن خستگی و از آن چیزهایی که انسان را سست می کند ، از آن سستی ها و خستگی ها بیرون می آید و فعالیت می کند و جوهره انسان که باید همیشه متحرک و فعال باشد ، بروز می کند .
در جنگ تحمیلی بر دولت عراق ثابت شد که در مقابل چه کسی قرار گرفته است و رزمندگان ایرانی چنان درسی به صدام و صدامیان دادند که در تاریخ بی نظیر بوده است .
جنگ تحمیلی عراق به ایران اسلامی و مقاومت سرسختانه توسط رزمندگان و ملت شریف ایران ، حداقل صدام را به سوی اسلام کشاند و نمونه بارز آن که کلمه مقدس الله اکبر در پرچم عراق نقش بست و این جز با ایثار و شهادت انسان های شایسته ای که همه چیز خود را با تقدیم تفکر شهادت به اثبات رساندند و ترویج آن فرهنگ ، باید در جامعه رونق پیدا کند و اصلاً یک استراتژی دراز مدت در ایران بشود و نسل های پی در پی با اندیشیدن روی این تفکر به صاحبان اولیه آن احترام بگذارند و اسطوره تاریخ را نقل سینه ها در گفتار خود بنمایند ، ممکن نبود .
در این جنگ تحمیلی بر ملت بزرگ ایران و شاید خیلی ها در فرا منطقه ثابت گردید که شهادت به معنای واقعی خود یعنی چه ! اصلاً چگونه این فرهنگ در مدت کوتاهی در ایران در بین سنین مختلف رسوخ کرد ؛ اما باید اعتراف داشت که این تفکر و اندیشه ریشه در عمق 1400 ساله دارد و از آن تاریخ تاکنون ادامه دارد . اندیشه فدا شدن با خلوص نیت یکی از شعارهای اصلی جنگ تحمیلی بود که دنیا را به حیرت انداخت .
چگونگی سیاست گذاری در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت
در انتقال ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ، روش ها و سیستم های گوناگونی با توجه به ابزار فعلی دنیا وجود دارد ، ولی آنچه که مهم و حائز اهمیت است ، نوع نگرش واقع بینانه به این امر مهم و حساس و همچنین چگونگی انتقال آن به نسل های سوم انقلاب اسلامی و نسل های دیگر است . در یک دوره زمانی یک تفکر ریشه دار در ایران در شعور محوریت انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و آن حرکت به صورت جهانی و حالت کلی ، جهان بینی خود را حفظ کرد و این اندیشه در زمان کوتاهی در سرزمین وحی و نبوت ، فلسطین ، به عنوان یک تفکر تاریخی با نام انتفاضه در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح ، به حرکت در آمد و هم اکنون دنیا در آن سوی اندیشه هاست که چه چیزی ملت بزرگ فلسطین را در مقابل دشمن خون خوار و دولت غاصب و اشغال گر فلسطین مقاوم کرده است ؟
باید گفت آن فرهنگ در جویبار تاریخ از سرزمین حجاز حرکت کرده و اینان تشنگان آب حیات آن جویبار عشق و شهادت هستند . پیامبر اکرم (ص) الله و اکبر گفتن را را با « اقرا باسم ربک » در قله شروع کرد و هم اکنون آن استراتژی در قالب وحی الهی ولی با ابعاد گوناگون در کره خاکی به پیش می رود و هر روز یک اندیشه ، اندیشه عمیق تر می گردد .
شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجش های بشری و انگیزه های مادی ارزیابی کرد و شهید در راه حق و هدف الهی را نمی توان با دیدگاه امکانی به مقام والای آن پی برد ، که ارزش عظیم آن ، معیار الهی و مقام والای دین ، دیدی ربانی لازم دارد .
باید اعتراف کرد دست خاک نشینان از آن منزلت شهید کوتاه است و همین افلاکیان نیز از راه یافتن به کنه آن عاجزند ، چرا که آنها از مشخصات انسان کامل است و ملکوتیان با آن مقام اسرار آمیز فاصله دارند . تکریم به شهدا ، جانبازان و وارثان آنها بر همه نسل ها واجب است و اما آنچه که باید به عنوان روش و الگو قرار گیرد تا نسل های بعدی از آن بهره ببرند ، می توان محور های آنها را به صورت زیر اعلام داشت :
- درج در کتب آموزشی ، تاریخی ، سیاسی و ... .
- ترسیم جغرافیای مرزی ، نظامی در کتب جغرا فیای آموزشی .
- به تصویر کشاندن اصول واقعی حماسه ایثار و شهادت .
- بر پا کردن فرهنگ سرای محلی ، شهری ، استانی ، کشوری و ... در خصوص ترویج فرهنگ ایثار و شهادت .
- اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت توسط نشریات با کمک یارانه بصورت مداوم .
- هنر به کارگیری انتقال فرهنگ ایثار و شهادت در ابعاد گوناگون هنری .
- تشکیل کمیته های کاری در ارگان ها ، نهاد های دولتی و تشکیلات مردمی جهت همسو شدن این فرهنگ درخشان و تداوم آن .
- حرکت فرهنگ سینمایی به سوی دفاع مقدس با شرط این که فیلمنامه ها تعریف صوری نشوند .
- به الگوی استقامت و صبر آزادگان در محورهای مختلف نشر پرداخته شود .
- فرهنگ صبر خانواده با توجه به اصالت صبر ، یک الگو شود و انتقال یابد .
- نام مقدس شهدای گمنام در رأس امور شهدا قرار گیرد و این که اصلاً چرا گمنام شده اند ؟
- تفکر بسیجی درروح نویسندگان ، هنرمندان و ... .
- کشاندن افکار عمومی به خارج از مرزهای ایران در خصوص تحریم های اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و ... در ارتباط با دفاع مقدس .
- مثلث اتحاد شوم دشمنان انقلاب اسلامی در آن ایام با عناوین امپریالیسم ، سوسیالیسم و صهیونیسم .
نتیجه گیری
یکی از نشانه های برجسته و بزرگ در راه تکامل انسان ایثار ، فداکاری ، از خود گذشتگی و شهادت در راه خداست .
از آن جا که شهادت نعمتی است که نصیب مردان خدا می گردد ، شهید انتخاب می شود و این انتخاب همان اختیاری است که خداوند به انسان داده است که مصداق آیه ی شریفه ی 140 سوره ی آل عمران که خداوند می فرماید :
« این روزگار را به اختلاف میان خلایق می گردانیم که مقام اهل ایمان به امتحان معلوم شود تا از شما مؤمنان هرکه ثابت در دین است ( مانند حضرت علی (ع) )گواه دیگران کند . »
همچنین خداوند متعال در آیات 23 و 24 سوره ی احزاب می فرماید :
« برخی از آن مؤمنان ، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بسته اند کاملاً وفا کرده اند پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند ( تا به راه خدا شهید شوند ) و برخی به انتظار ( فیض شهادت ) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند تا آن که خدا آن مردان راست گوی با وفا را از صدق ایمانشان پاداش نیکو بخشد .
با توجه به آیات فوق کلمه ی شهید تنها منحصر به کشتگان در راه خدا نمی شود بلکه می توان به اشخاص زنده نیز اختصاص می یابد یعنی طبق فرمایشات امام علی (ع) زندگانی این انسان ها در چنین حالتی ، شهادت مداوم و همیشگی است اینان شهیدان زنده ای هستند که منتظرند تا تکلیف و رسالت خویش را در راه خدا به اتمام رسانند این گونه افراد تا زنده هستند شهیدند و پس از آن چراغ راه بشریّت ... .
با این توضیحات نتیجه می گیریم : حرکت ، جنبش ، فعّالیّت ، بالندگی ، استقلال فرهنگی و سیاسی و نظامی در هر ملّت و جماعتی متناسب با روح شهادت و شهادت طلبی در آن کشور و جامعه شکل می گیرد . زیرا شهیدان با نثار خون خود ، آزادی ، استقلال ، عزّت ، عظمت به جامعه هدیه می کند ، لذا دشمن با مؤثر ترین شیوه های خود جهت جلوگیری از نشر و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت به مقابله بر خواسته است تا بتواند به نیّات پلید خود دست یابد ولی غافل از این است که فرهنگ شهادت محور همه ی کارها و تحرّکات اجتماعی ما قرار گرفته است و کوچک ترین خللی در آن پیدا نمی شود . در پایان به مقام تمام شهیدان از صدر اسلام گرفته تا کنون درود و صلوات می فرستیم .
فهرست منابع و مأخذ :
1- قرآن کریم
2- اصول کافی ، شیخ کلینی
3- بحار الانوار ، علّامه محمّد باقر مجلسی
4- بوستان سعدی
5- تفسیر نمونه ، آیت الله مکارم شیرازی
6- حماسه ی حسینی ، شهید مرتضی مطهری
7- در راه بندگی ، مهدی معماریان
8- دیوان حافظ
9- مقتل الحسین ، عبدالرزاق المقرم
10- مقتل الجنه ، خوارزمی
11- شاهنامه ی فردوسی
12- شهدا زنده اند ، دکتر علی شریعتی
13- صحیفه ی نور ، امام روح الله خمینی (ره)
14- فراز هایی از تاریخ اسلام ، سبحانی
15- قیام و انقلاب (عج) ، شهید مرتضی مطهری
16- مثنوی مولوی
17- محمّد (ص) پیامبری برای همیشه ، حسن رحیم پور ازغدی
18- مکتب اسلام ، محمّد مجتهد شبستری
19- نگرشی بر تئوری ارزش ، سبحانی
20- نهج البلاغه ، ترجمه ی محمّد مقیمی
21- وسایل الشیعه ، شیخ حر عاملی