حماسه دانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی حسین علمالهدی در تاریخ ۱۶ دی سال ۱۳۵۹ در هویزه به وقوع پیوست که شهیدان «ولیالله عبداللهیپور» و «حسنجان امینی» از جمله این شهدا هستند.
حماسه دانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی حسین علمالهدی در تاریخ ۱۶ دی سال ۱۳۵۹ در هویزه به وقوع پیوست.
در این میان ۱۰۰ تن از دانشجویان، پاسداران و برادران جهادی در نبردی تن به تن در عملیاتی به منظور مقابله با پیشروی بیشتر دشمن و به عقب راندن آنان به شهادت رسیدند که پیکرهای این شهدا هم اکنون در یادمانی به نام شهدای هویزه در نزدیکی این شهر به خاک سپرده شده و هر سال مزار این شهدا میعادگاه عاشقان و دلدادگان به شهداست. در ادامه خاطراتی درباره دو شهید واقعه هویزه را میخوانید.
ما مرد جنگیم/ آرزویم نبرد با اسرائیل است
شهید ولیالله عبداللهیپور متولد سال ۱۳۳۹ از رزمندگان ارتشی تیپ زرهی همدان بود که به همراه حماسه آفرینان هویزه در ۱۶ دی سال ۱۳۵۹ به شهادت رسید و هم اکنون مزار وی در کنار شهدای دانشجو در یادمان هویزه قرار دارد. برادر این شهید تعریف میکند: انقلاب که شد، رفت سربازی. دوره آموزشی اش که تمام شد با تیپ ۳ زرهی همدان آمد خوزستان، جنگ. آر پی جی اش را میگذاشت روی دوش و میرفت شکار. توی بیابانهای سوسنگرد تا چشم کار میکرد، تانک بود و تانک؛ شب که بر میگشت بیابان بود و کلی تانک سوخته!
حرف امام از زبانش نمیافتاد: «ما را از جنگ نترسانید. ما مرد جنگیم.» مرد جنگ بود؛ میگفت: «بزرگترین آرزویم این است که بعد از پیروزی بر عراق، بروم فلسطین و رو در روی اسرائیل بجنگم.»
الحمدالله امانتی را سالم برگرداندم
شهید حسنجان امینی نیز از دیگر شهدای ارتش جمهوری اسلامی و متولد سال ۱۳۳۸ در بهشهر مازندران بود که در کنار دانشجویان پیرو خط امام در واقعه هویزه مقابل دشمن بعثی جنگید و پیکرش در یادمان شهدای هویزه به خاک سپرده شد. خواهر این شهید روایت کرده است: بار آخری که آمده بود، گفتم حسنجان، راست است که میگویند در جبهه، امام زمان (عج) را میبینید؟ گفت: «ما آنجا میان تانکها و بارش گلوله ها، خدا را میبینیم. با تمام وجود، نزدیکی به خدا را حس میکنیم.»
۱۵ روز بعد از عملیات هویزه فهمیدیم حسنجان دیگر برگشتنی نیست. مادر که خبر را شنید، پیشانی اش را گذاشت روی مُهر. فردایش هم روزه گرفت. میگفت: «الحمدالله که امانتیِ خدا را سالم برگرداندم.»