همسر شهید حسینی: شهید حسینی همیشه میگفت کاش شود خانم ما را هم بخرد و مثل شهدا لایق شهادت باشیم.
شهید مهدی حسینی از شهدای مدافع حرم سوریه متولد سال ۱۳۵۹ و اولین فرزند خانواده بود. سال ۱۳۷۹ با مدرک لیسانس مدیریت وارد سپاه شد و به سه زبان انگلیسی، اسپانیایی و عربی تسلط داشت. با علاقهی که از کودکی به فعالیت در مسجد و بسیج داشت، کلاس پنجم بسیجی فعال شد. او سرانجام در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۹۷ در سوریه به شهادت رسید.
زهرا سلیمانی همسر شهید مهدی حسینی با اشاره به نحوه ازدواج و آشنایی خود با شهید اظهار داشت: من و شهید دخترخاله و پسرخاله بودیم. ۱۸ ساله بود که موضوع ازدواج را با مادرم مطرح کرد و ما سال ۱۳۸۳ روز ولادت امام حسن مجتبی صیغه محرمیت خواندیم.
وی بیان کرد: اولین بار آقامهدی سال ۱۳۸۶ یعنی زمانی که هنوز جنگی در سوریه شکل نگرفته بود برای ماموریت کاری به سوریه رفت و از زمانی هم که جنگ در سوریه آغاز شد در سوریه بود و یکبار سال ۱۳۹۳ به عراق رفت. نبودش برای من خیلی سخت بود، اما من با خدا و اهل بیت (ع) معامله کرده بودم برای همین هیچ وقت مانع کارش نشدم و با روی باز از کارش استقبال کردم.
سلیمانی افزود: به حضور شهید در جریان درگیریهای سال ۱۳۸۸ اشاره کرد و افزود: آن زمان یک ماه به منزل نیامد و فقط تلفنی در تماس بودیم آنهم خیلی کم. وقتی از ماموریت برگشت، مدام به مسجد میرفت و همراه بسیجیها بود تا اینکه آتش فتنه خاموش شد.
همسر شهید مدافع حرم از رضایتش نسبت به حضور همسر خود در سوریه چنین گفت: وقتی در مورد رفتن به سوریه صحبت کرد، من از سختی دوری گفتم و ایشان هم گفت دقیقا همین زمان است که باید به ندای امام زمانت لبیک بگی والا مثل کوفیان از قافله امام حسین (ع) عقب میمانی. بعد از این حرف سکوت کردم.
وی در خصوص نظر همسرش درباره جنگ سوریه گفت: میگفت تا خون در رگ هایم جاری است از حرمین دفاع میکنم، این شهدای مدافع حرم انتخاب شده خانم هستند، دعا کن ما را هم به عنوان شهید انتخاب کنند. وقتی به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت، خدا را شکر میکرد. با رفتنش به سوریه من هم چند باری به آنجا رفتم، سال ۹۵ بود که من و دخترم ۲ ماه در سوریه ماندیم؛ و شش روز قبل از شهادتش به ایران بازگشتیم. در مدت حضورش یکبار از ناحیه دست و پا مجروح شد.
همسر شهید حسینی با اشاره به ارادت شهید نسبت به حضرت زهرا (س) تصریح کرد: به حضرت زهرا (س) علاقه زیادی داشت و برای شهدا و خانواده شهدا ارزش زیادی قائل بود. همیشه میگفت ما مدیون شهدا و خانوادههای آنان هستیم.
وی افزود: شهادتش برای ما خیلی سخت بود، اما ما راهی را انتخاب کردیم که سراسر نور است و از این بابت حداقل شرمنده اهل بیت (ع) نیستیم. دلتنگی چیزی نیست که رفع شود، هر روز که میگذرد بیشتر هم میشود. در این مسیر از خدا و اهل بیت (ع) کمک میخواهم تا یاریام کنند. من همه جا حضور ایشان را در کنار خودم و دخترم به ویژه در مواقع سختی حس میکنم.
سلیمانی به ماجرای شنیدن خبر شهادت همسرش اشاره کرد و گفت: روزی که به شهادت رسید در تهران همه باخبر بودند الا ما. شب به هیئت رفتیم و تا گوشیام آنلاین شد همسر شهید پورهنگ پیام داد و پرسید برای همسرت اتفاقی افتاده؟ نگران شدم، گفتم من خبری ندارم. مگر چیزی شده؟ تماس که قطع شد، پشت بندش خانم یکی از همکاران شوهرم تماس گرفت و خبر داد آقا مهدی در شهر حماه به شهادت رسیده.
وی درباره آخرین گفتوگو با همسرش در معراج الشهدا چنین گفت: توی گوشش گفتم شهادتت مبارک، سلام من را به آقا اباعبدالله برسان، خداروشکر مهر شهید مدافع حرم کنار نامت خورد و خانم قبولمان کرد.