من معتقدم این کاری که شما دارید می کنید کار بسیار مهمی است. اگر چنانچه شما انجام ندهید، این حرکت بزرگ را، دیگران می آیند و جور دیگری روایت می کنند. لذا هم کیفیت کار را بالا ببرید، هم کمیت را. هر جایی را خالی بگذارید، جنود شیاطین آنجا را پر میکنند. الان انگیزه وجود دارد که حقایق جذاب و شیرین انقلاب از جمله دفاع مقدس را تحریف کنند وجای جلاد و شهید را عوض کنند
متن فرمایشات حضرت
امام خامنه ایحفظه الله در دیدار با جمعی از راویان1 جهاد و
شهادت – پنجشنبه - 98/8/30 توسط یکی از حاضران درجلسه در اختیار قرار گرفت
بسم الله
الرحمن الرحیم
و الحمدلله
ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.
کار شما خیلی مهم است، روایتگری یکی از مهمترین کارهایی
است که بحمد لله شماها به هدایت الهی و به قول خودتان با دستگیری شهدا توانستید به
این مهم بپردازید.
اگر حوادث بزرگ و مهم عالم، حقایق عالم، اگر درست روایت
نشود، یا مکتوم می ماند یا تحریف میشود. یک وقتی به یک بزرگی ایراد کرده بودند که
شما چرا قضیه امام حسین علیه السلام و عاشورا را اینقدر با عظمت اجرا میکنید؟
گفته بود؛ ما از غدیر تجربه کردیم و عاشورا را نمیگذاریم مکتوم کنید. روایت این
است.
با گسترش وسایل ارتباط جمعی، هر دو خطر، - هم خطر کتمان
و هم تحریف - بیشتر شده است. خطر کتمان به این صورت که در مورد موضوعات دیگر، چنان
جار و جنجال به پا کنند و این موضوع مهم مکتوم بماند و فراموش شود. در مورد تحریف
هم معلوم است، حقیقتی را بر خلاف چیزی که اتفاق افتاده تعریف کردن و جا انداختن.
ما امروز خودمان شاهدیم. بنابراین، اینکه شما در این خط قرار گرفتید که حادثه دفاع
مقدس را روایت کنید آنهم در شرایطی که امروز به شدت نیاز است، برای آنهایی که به
شدت نیازمندند، این یکی از مهمترین جهادهاست.
علاوه بر این، هم خود انقلاب و هم حوادث پس از آن، نعمتهای
بزرگ خدا بوده و مانند آن در دوران معاصر تصور نمیشود. همچنین نعمت جمهوری اسلامی،
نعمت دفاع مقدس، به آن شکل که اتفاق افتاد، پیروزی در جنگ بزرگ دفاع از حرم، جهاد
علمی، جهاد سازندگی، نعمتهای بزرگی است. این نعمتها را باید بیان کرد. «و أمّا
بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فحَدِّثْ» علت اینکه
خدای متعال نعمتها را فرمود و این دستور ]را داد[، همین است که، امید میآفریند، حرکت ایجاد می
کند، انگیزه ایجاد می کند، اطمینان نفس ایجاد می کند. گاهی اوقات برخی از حوادث
دلها را می لرزاند، ما در انقلاب شاهد بودیم، ترورها و حوادث تلخ و در دفاع مقدس
برخی شکستها، دلها را میلرزاند، ]اما[ وقتی برخی از این حوادث با پیروزی
و لطف خدا تمام میشود، دلها آرامش پیدا کنند و میفهمند که وعده الهی راست است.
برادرمان3 خیلی
خوب اشاره کردند، فقط ستارههای معروف دفاع مقدس نیستند که الگو هستند، ]بلکه[
آحاد رزمندگان دفاع مقدس الگو هستند. همین جوانی که عکسش را نشان می دهید، نماز
شبش، گریهاش، آمادگی برای جانفشانی اش
مهم است. این را وقتی شما برای مخاطبین خود که در عرصه وسیع مبارزه هستند نقل میکنید،
آنها به خودشان مطمئن می شوند و آرامش پیدا می کنند.
در دفاع مقدس برجستگیهایی هست. برخی
از ابتکارات و طراحیهای دفاع مقدس را، اگر در روایتهای شما نیست،
بیاورید. جوانی مثل شهید ]حسن [باقری که هم کم سن و سال است و هم تجربه نظامی ندارد، در
عملیات بیت المقدس تاکتیک او بود که عامل پیروزی شد. منطقه خوزستان در زیر پای
دشمن بود. تاکتیک طبیعی این بود که از طرف اهواز یعنی شمال به سمت جنوب حرکت کنیم،
ولی شهید حسن باقری آمد در قرارگاه، این تاکتیک را عوض کرد و گفت از کارون حرکت کنیم
یعنی از شرق به غرب، و همین شد و این حماسه بزرگ تحقق پیدا کرد. اینها وقتی نقل
شود برای افراد، برای جوان امروز که او هم کار بزرگی در پیش دارد بسیار امید بخش
است.
کار بسیار مهمی را دارید انجام می دهید. روایت حوادث
گذشته دوران انقلاب همه اش مهم است. اینکه گفتند4 جهاد سازندگی،]بله[
ما راجع به معرفی جهاد سازندگی کم کاری داریم. اشاره شد به اینکه ]برخی [مخاطبین
شما دانش آموزند. برخی مدارس هفتاد هشتاد شهید دادند. معلمی که در مدرسه طوری حرف
زده که در او انگیزه ایجاد کرده، الآن این معلم کجاست؟ باید تکریم شود و خاطراتش جمع
شود.
یا مساجدی که پایگاه اعزام ]رزمندهها[ بود. شهدایی که به این مساجد
برگشتند. من رفتم به یک حسینیهای در ]روستای [فردو قم، دیدم حدود 90 عکس شهید
در این حسینیه زدهاند،
البته بعد بیشتر شد، گفتم جمعیت این روستا مگر چقدر است که این همه شهید داد؟
روحانی خوش بیان و موثری که ]دل [ این جوان را گرم کرده، آنکه
پشتیبانی کرد، پدر و مادرهایی که اجازه دادند این بچه ها بروند، هر کدام یک موضوع ]هستند [برای
روایت به نظرم اینها، هم ]باید[ نوشته بشود، هم گفته بشود.
جزئیات عملیاتها هم مهم است و این در کتابهای منبع، از جمله کتابهای
آقای گلعلی بابایی و حسین بهزاد هست.
این جزییات خیلی مهم است، من این ریزه کاریها را به یک
تابلوی زیبا تشبیه کردم، یک تابلوی خیلی بزرگ که آن بالا زدند و ما از دور مشاهده
میکنیم، چنانچه نزدیک برویم و جزئیات را ببینیم، خیلی اخلاص و ارادتمان بیشتر
خواهد شد. بعضی از این کتابها واقعا همینگونه است و میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
این کاری که شما دارید انجام میدهید یک نهضت
است، یک کار بزرگ و یک کار فوقالعاده است. به فنون کار باید توجه شود. من اینهایی
که صحبت کردند، دیدم همه خوش بیان، خوش
صحبت و مسلط بر چگونگی تبیین موضوع هستند. این را باید قدر دانست. من برنامه شما6
را که شبها از تلویزیون پخش میشد دیدم، خیلی خوب بود. ما خودمان منبری هستیم،
شما از ما منبریها هم بهتر صحبت میکنید. منبر یک، فن است و این کار ]روایتگری
هم[ یک هنر
است. دوستان هم هنرمند هستند، ]این صحبت ها[ از نظر شکل و قالب خیلی خوب
بود. از نظر محتوا هم آن نکات اساسی که بعضا ریز هم هست را تبیین کنید.
یکی از خصوصیتهای شهدا، این است که تا اواسط دورانی که
در جبهه بودند یک شخصیت معمولی داشتند، تا اواسط جبهه اینگونه بودند، اما نزدیک
شهادت که میرسیدند منقلب میشدند، و این حرف که فلانی نور بالا میزند یک حقیقت
است. ]اول
جنگ در اهواز[ مرحوم چمران یک سرگرد ارتشی7 آورده بود. ما خیلی باهم ارتباط
گرمی نداشتیم. یک شب من و آقای چمران و یکی دو نفر دیگر نشسته بودیم و در مورد عملیات
فردا صحبت میکردیم، او وارد شد. دیدم، لباسهای او گل و لای و خاکی است. در یک
نقطه حساسی مشغول بود و آمده بود گزارش دهد. وقتی وارد شد من دیدم، این آدم همیشگی
نیست، چهرهاش عادی نیست، من مجذوب او شدم. شروع کرد چیزهائی را گفتن، بعد چمران
گفت این کار را بکن، پاشد رفت و فردایش شهید شد. این واقعیت است که نزدیک شهادت
کأنه یک نوری خدای متعال در دل اینها، چهره اینها، و بیان اینها قرار میداد.
البته برخی قبل از جبهه معنویاتی داشتند و آنها که نداشتند هم، نزدیک شهادت اینگونه
میشدند. این را بتوانید شرح بدهید خیلی خوب است. البته مبالغه نباید کرد. گاهی
حوادث معجزه گونه در دفاع مقدس بوده و از افراد درست قول و موثق شنیدیم، اما از بیش
از حد نشان دادن این چیزها باید پرهیز کرد و در بیان اینها نباید زیاده روی کرد.
من معتقدم این کاری که شما دارید می کنید کار بسیار مهمی
است. اگر چنانچه شما انجام ندهید، این حرکت بزرگ را، دیگران میآیند و جور دیگری روایت
می کنند. ]لذا [ هم کیفیت کار را بالا ببرید، هم کمیت را. هر جایی را خالی بگذارید، جنود شیاطین
آنجا را پر میکنند. الان انگیزه وجود دارد که حقایق جذاب و شیرین انقلاب از جمله
دفاع مقدس را تحریف کنند و جای جلاد و شهید را عوض کنند.
میبینید که در داخل جامعه خودمان برخی آدمهای معمولی ریش
و سبیلدار، رضاخان را تکریم میکنند. حالا رضاخان! عنصر فاسد، خشن، دیکتاتور و
زورگو که در مقابل قدرتها آنقدر ذلیل است که با اشاره خارجیها سرش را میاندازد
پایین و خارج میشود. ذلت بیشتر از این نمیشود برای پادشاه یک کشور. در مقابل
قدرتها ذلیل و در مقابل ملت خودش آن جور خشن و سختگیر و با قساوت رفتار میکند.
از سال 1314 تا چند سال بعد، میلیونها زن از ترس او از خانه بیرون
نیامدند. شماها که ندیدید، درک نکردید، اما مادرهای ما دیدند و نقل میکردند و دیدیم چه گذشت بر زنها، و چه گذشت بر مردهای متدین و علما و اهل
دین. حالا از یک چنین کسی تعریف و تکریم میکنند. وضع دنیا اینگونه است. وقاحت بیش
از این حرفهاست. اگر فرصت پیدا کنند، به جای محکوم کردن رژیم بعث، جمهوری اسلامی
را محکوم می کنند. اگر شما در میدان نباشید این کار را میکنند و این
مبارزه شما، ادامه کانال کمیل و همان میدانهای
جنگ است.
ان شاءالله خدا کمک کند هر چه بیشتر راه را ادامه دهید و
مردم را بهره مند کنید. ما دعاگوی شما هستیم.
والسلام علیکم
و رحمه الله