از تربت عاشقان فغان آمده است
این کیست که بی نام و نشان آمده است؟
در آتش عاشقی چنان سوخته ام
کز من دو، سه تکه استخوان آمده است
کریم رجب زاده
به شهدای تفحص
ماه از پی دیدنت جنون آور شد
از گریه، گلوی نوحه خوانش تر شد
خم شد که پیشانی تو بوسه زند
ترکید زمین و بوسه اش پرپر شد
هر گم شده ای به عشق مایل نشود
هر تکه کلام ساده ای دل نشود
برخیز شهید دیگری پیدا کن
حیف است که این ترانه کامل نشود!
سید مهرداد افضلی-شهر کرد
ضیافت
مهمان ضیافت خطر، هیچ نداشت
هنگام که می رفت سفر، هیچ نداشت
گمنام ترین شهید را آوردند
جز پاره ای از عشق، دگر هیچ نداشت
وحید امیری
شهید گمنام
پیدا شده! ای شهید گمنام!
نام آوریات زبانزد عام
از نام و نشان فراتری تو
گمنام منم: اسیر یک نام
یحیی علوی فرد
................................................................................................